حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۲۳ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است

يكشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ حصار آسمان
خدای رحیم، تو را بخاطر این همه مهربانی ات، سپاس ...

خدای رحیم، تو را بخاطر این همه مهربانی ات، سپاس ...

چه دلپذیراست 
اینکه گناهانمان پیدا نیستند
وگرنه مجبور بودیم
هر روز خودمان را پاک بشوییم
شاید هم می بایست زیر باران زندگی می کردیم
و باز دلپذیر و نیکوست اینکه دروغهایمان
شکل مان را دگرگون نمی کنند
چون در اینصورت حتی یک لحظه همدیگر را به یاد نمی آوردیم
خدای رحیم ، تو را به خاطر این همه مهربانی ات سپاس.

"فدریکو گارسیا لورکا"

۲۴ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۵۹ ۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۵، ۰۹:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
جای دگر این گریه ی مستانه نگنجد

جای دگر این گریه ی مستانه نگنجد

امشب غم تو در دل دیوانه نگنجند
گنج است و چه گنجی که به ویرانه نگنجد

تنهایی ام امشب که پر است از غم غربت
آن قدر بزرگ است که در خانه نگنجد

بیرون زده ام تا بدرم پرده ی شب را
کاین نعره ی دیوانه به کاشانه نگنجد

خمخانه بیارید که آن باده که باشد
در خورد خماریم به پیمانه نگنجد

میخانه ی بی سقف و ستون کو که جز آنجا
جای دگر این گریه ی مستانه نگنجد

مجنون چه هنر کرد در آن قصه؟ مرا باش
با طرفه جنونی که به افسانه نگنجد

تا رو به فنایت زدم از حیرت خود پر
سیمرغم و سیمرغ تو در لانه نگنجد

در چشم منت باد تماشا که جز اینجا
دیدار تو در هیچ پریخانه نگنجد

دور از تو چنانم که غم غربتم امشب
حتی به غزل های غریبانه نگنجد


"حسین منزوی"

۲۴ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۰۰ ۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۵، ۰۴:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
تو با همه چیز من آمیخته ای ...

تو با همه چیز من آمیخته ای ...

مانده ام چگونه تو را فراموش کنم
اگر تو را فراموش کنم
باید سال‌هایی را نیز
که با تو بوده ام فراموش کنم
دریا را فراموش کنم
و کافه های غروب را
باران را
اسب ها و جاده ها را
باید دنیا را
زندگی را
و خودم را نیز فراموش کنم
"تو" با همه چیز من آمیخته ای ...

"رسول یونان"

۲۴ بهمن ۹۵ ، ۱۶:۰۰ ۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۵، ۱۲:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
تو را به همین بوی باران سوگند!

تو را به همین بوی باران سوگند!

از تو زاده شدم 
وقتی مرا با نام کوچکم خواندی 
آن گونه که هیچ آدمیزاده ای دیگری را صدا نکرد 
مثل بودنت، عزیز 
مثل نامت، خوشبخت 
مثل یافتنت، در بهار 
واقعه سرخی در حوالی من برپاست 
ای که همیشه خنده هایت را 
با نفس های خودم اشتباه می گیرم 
تو را به همین بوی بارانی که می دهی سوگند 
این دلخوشی های ساده‌ی کوچک را از من نگیر

 

"فرنگیس شنتیا"

 

از کتاب: در انفرادی آفتاب / انتشارات فصل پنجم / 1394

۲۴ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۰۰ ۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۵، ۰۶:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
عاشق دیوانه هرگز قابل اصلاح نیست

عاشق دیوانه هرگز قابل اصلاح نیست

هیچ کس مانند من در عاشقی خودخواه نیست
انتخابم کن که هر راهی بجز این، راه نیست!!


فکر تغییر من عاشق نباشی بهتر است
عاشق دیوانه هرگز قابل اصلاح نیست


حال من همراه تو از هر زمانی بهتر است
لایق اندازه اش حتی زمان شاه نیست!


می روم از صنف شیرینی شکایت می کنم
جعل لبخندت که کار "حاج عبدالله" نیست!


تازگی از روی چال گونه ات فهمیده ام
جای زیبایی شناسی توی دانشگاه نیست


کاش میشد جای من بودی، فقط یک ثانیه!
تا بفهمی عاشقت آنقدرها خودخواه نیست

"علی صفری"

۲۴ بهمن ۹۵ ، ۰۶:۰۰ ۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان
شنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ حصار آسمان
امان از خواب هایم بانو

امان از خواب هایم بانو

خواب هایم بوی تن تو را می دهد
نکند
آن دورترها
نیمه شب
در آغوشم می گیری؟

 

"فدریکو گارسیا لورکا"

۲۳ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۵۹ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
شنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۰۶ ب.ظ حصار آسمان
جای لب تو مانده بر این ساغر خالی

جای لب تو مانده بر این ساغر خالی

در قایق سرگشته‌ی این ماه هلالی
من هستم و یاد تو و دریای خیالی

این گوشه همان گوشه و این میز همان میز
جای لب تو مانده بر این ساغر خالی


"عمران صلاحی"
تهران – 84.02.23
از کتاب: پشت دریچه‌ی جهان

۲۳ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۰۶ ۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان