حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۴۱ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

شنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۵، ۱۲:۲۰ ق.ظ حصار آسمان
مقصد من نا کجای قصه هاست

مقصد من نا کجای قصه هاست

رک بگویم، از همه رنجیده ام!
از غریب و آشنا ترسیده ام!

با مرام و معرفت بیگانه اند!
من به هر ساز ی که شد رقصیده ام!

در زمستانِ سکوتم بارها
با نگاه سردتان لرزیده ام!

رد پای مهربانی نیست، نیست
من تمام کوچه را گردیده ام!

سالها از بس که خوش بین بوده ام
هر کلاغی را کبوتر دیده ام!

وزن احساس شما را بارها
با ترازوی خودم سنجیده ام!

بی خیال سردی آغوشها
من به آغوش خودم چسبیده ام!

من شما را بارها و بارها
لا به لای هر دعا بخشیده ام!

مقصد من نا کجای قصه هاست
از تمام جاده ها پرسیده ام!

میروم با واژه ها سر میکنم
دامن از خاک شما بر چیده ام!

من تمام گریه هایم را شبی
لا به لای واژه ها خندیده ام!

"فریدون مشیری"

۲۲ آبان ۹۵ ، ۰۰:۲۰ ۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حصار آسمان
شنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۵، ۱۲:۰۵ ق.ظ حصار آسمان
"حق الناس " همیشه پول نیست!

"حق الناس " همیشه پول نیست!

برای کسی که میفهمد هیچ توضیحی لازم نیست؛
و برای کسی که نمیفهمد هر توضیحی اضافه است!
آنانکه میفهمند عذاب میکِشند؛
و آنانکه نمیفهمند عذاب می دهند!
مهم نیست که چه "مدرکی" دارید؛
مهم اینه که چه "درکی" دارید!
مغزِ کوچک و دهانِ بزرگ میلِ ترکیبیِ بالایی دارند!
کلماتی که از دهانِ شما بیرون می آید ویترینِ فروشگاهِ شعورِ شماست!
پس وای بر جمعی که لب را بی تامل وا کنند!
چرا که کم داشتن و زیاد گفتن مثلِ نداشتن و زیاد خرج کردن است!
پس نگذارید زبانِ شما از افکارتان جلو بزند!
یادمان باشد که:
"حق الناس " همیشه پول نیست!
گاهی "دل" است...
دلی که: باید بدست می آوردیم و نیاوردیم!
دلی که: باید می دادیم و ندادیم!
دلی که: شکستیم و رها کردیم!
دلهای غمگینی که: بی تفاوت از کنارشان گذشتیم!
خدا از هرچه بگذرد از حق الناس نمی گذرد!!
حواسمان باشد که:
ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ
ﺑﺎ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ
ﺑﺎ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺍﯾﺮﺍﺩ ﮔﺮﻓﺖ
با ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ
ﺑﺎ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺖ
با ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ
ﺑﺎ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩ!

"پرفسور شمس الدینی استاد دانشگاه کالیفرنیا"

۲۲ آبان ۹۵ ، ۰۰:۰۵ ۱۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حصار آسمان
جمعه, ۲۱ آبان ۱۳۹۵، ۰۸:۲۷ ب.ظ حصار آسمان
گل و خار

گل و خار

این گیاه زیبا که در تصویر مشاهده میکنید، یه خاره!
چه کسایی این گلها رو دیدن؟!
کسایی که صبح زود، قبل از طلوع آفتاب از خونه زده باشن بیرون و به این خارها برخورد کرده باشن!
یعنی همیشه نمیشه اونا رو دید! فقط یه موقع خاص در روز!

  • پی نوشت: برای دیدن زیبایی خیلی چیزا، باید به موقع بهش نگاه کنی!
    اگر دیر بجنبی، فقط خار میبینی!
    پس اگه یه نفر در نظرت خار اومد، اینو بدون که دیر نگاش کردی!
    هیچوقت هیچکسی رو خار نبین!
    شاید این تو هستی که در موقعیت نامناسب اونو دیدی!
    گاهی گلهای یه خار، از زیباترین گلها هم زیباترن!
۲۱ آبان ۹۵ ، ۲۰:۲۷ ۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حصار آسمان
جمعه, ۲۱ آبان ۱۳۹۵، ۱۲:۵۱ ب.ظ حصار آسمان
در بندر آبی چشمانت

در بندر آبی چشمانت

آموزگار نیستم تا عشق را به تو بیاموزم
ماهیان نیازی به آموزگار ندارند تا شنا کنند
پرندگان نیز آموزگاری نمی خواهند تا به پرواز درآیند
شنا کن به تنهایی
پرواز کن به تنهایی
عشق را دفتری نیست
بزرگترین عاشقان دنیا خواندن نمی دانستند!

در بندر آبی چشمانت
"نزار قبانی"

۲۱ آبان ۹۵ ، ۱۲:۵۱ ۱۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۵، ۱۱:۵۴ ب.ظ حصار آسمان
پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب

پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب

گر چه افتاد ز زلفش گرهی در کارم
همچنان چشم گشاد از کرمش می‌دارم

به طرب حمل مکن سرخی رویم که چو جام
خون دل عکس برون می‌دهد از رخسارم

پرده مطربم از دست برون خواهد برد
آه اگر زان که در این پرده نباشد بارم

پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شب
تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم

منم آن شاعر ساحر که به افسون سخن
از نی کلک همه قند و شکر می‌بارم

دیده بخت به افسانه او شد در خواب
کو نسیمی ز عنایت که کند بیدارم

چون تو را در گذر ای یار نمی‌یارم دید
با که گویم که بگوید سخنی با یارم

دوش می‌گفت که حافظ همه روی است و ریا
بجز از خاک درش با که بود بازارم

"غزل 324 حافظ"

  • پی نوشت: پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شب
    تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم

    فکر کنم باران دیشب مرا شسته!
    چون امروز "تو" ام...!
۲۰ آبان ۹۵ ، ۲۳:۵۴ ۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حصار آسمان

خودت رو این سه جا بزن زمین!

۱۹ آبان ۹۵ ، ۲۱:۲۲ ۳ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
حصار آسمان
سه شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۵، ۱۱:۵۰ ب.ظ حصار آسمان
بچه که بودم فکر میکردم فقط زنبورها نیش میزنند

بچه که بودم فکر میکردم فقط زنبورها نیش میزنند

" بچه که بودم فکر میکردم فقط زنبورها نیش میزنند .. "
بزرگ شدم
دیدم ، شنیدم و یاد گرفتم
نه!
آدمها نیش میزنند ...
هر چقدر صمیمی تر، عزیزتر
نیششان سمی تر ...!
یاد گرفتم اعتماد کنم، نیش میخورم
دل ببندم، نیش میخورم
ساده باشم، نیش میخورم
پر احساس باشم، نیش میخورم
آدم ها سنگدلند!
بیرحمند ...
آرام نزدیکت میشوند
محرمت میشوند
عزیزت
همراهت
عشقت میشوند
تا هستند خوبند، مهربانند
اما کافیست خیال رفتن کنند و تو نخواهی!
ساز بزنند و تو نرقصی
آنوقت بیخ همان گلویی را که بارها بوسیده اند
نیش میزنند!
نیشی عمیقُ کشنده
و می روند!
و از همان موقع تا آخر عمرت؛
دردِ بی درمان میشوی
بی سرو سامان میشوی
گلویت ورم میکند
نفس که میکشی تیر میکشد
دستت را رویش که میکشی
تمامش زخم است
نیش است
درد است ...
" بچه که بودم فکر میکردم فقط زنبورها نیش میزنند .. "

  • پی نوشت: ناچار از رفتن تو نیستی!
    ناچار منم که با تمام دلم به تو دچار شده ام!
    نمیبینی، نمیخواهی ببینی!
    که برای رسیدن به تو چه کارها کرده ام...
    سکوت می کنم تا خدا سخن گوید
    رها می کنم تا خدا هدایت کند
    دست بر می دارم تا خدا دست به کار شود
    به او می سپارم تا آرام شوم
    عشق و ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ مقدس است و ﺣﺮﻣﺖ دارد
    ﻣﻨﻔﻌﺖ ﻧﯿﺴﺖ..
    ﺧﻠﻮﺹ ﺍﺳﺖ..
    ﺭﻧﮕﺎﺭﻧﮓ ﺷﺪﻥ ﻧﯿﺴﺖ..
    ﺻﻔﺎﯼ ﺩﻝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻼ‌ﻫﺖ ﻧﯿﺴﺖ
    الهی!
    ایمان دارم به پایان روزهای سرد و سخت
    ایمان دارم به اجابت تمام دعاهایم
    پس تو هم رهایم مکن !!!
    مگذار قلب شکسته شب زده ام در این تنهایی بمیرد!
    مگذار این احساس، این دل و این حرمت بمیرد!
    آنقدر خسته ام که اگر بگویی تو نیز می روی؛
    میگویم : "دیگر مهم نیست!"
۱۸ آبان ۹۵ ، ۲۳:۵۰ ۱۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
حصار آسمان