حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۷۶ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

پنجشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۶، ۱۲:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
به گناهم دچار خواهى شد

به گناهم دچار خواهى شد

حق ندارم به او نگاه کنم
حق ندارم به فکر او باشم
آرزویم به باد رفته که هیچ؛
حق ندارم که آرزو باشم

باغ بودم کویر لوت شدم
خانه ی تار عنکبوت شدم
شاعر عاشقانه ها بودم
واژه واژه پر از سکوت شدم

دوستم داری و نمی دانم
دوستت دارم و نمیدانی
عکس های تورا نمی بینم
شعرهای مرا نمیخوانی

به کجا مى بریم بى انصاف؟
من که در بین راه مى میرم
تو که یک دل شکستى اما من
به کدامین گناه مى میرم؟

سرزنش مى کنى مرا اما
به گناهم دچار خواهى شد
عشق وقتى تنیده شد به تنت
سخت بى اختیار خواهى شد

#سید_تقی_سیدی

۰۴ آبان ۹۶ ، ۱۲:۰۰ ۸ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۶، ۰۸:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
عشق بر "جانم" حکومت می کند ای روزگار

عشق بر "جانم" حکومت می کند ای روزگار

در منِ دلسنگ، شورِ انتظار انداختی
ماهی مرداب را در جویبار انداختی

عشق، اقیانوس آرامی که می گفتی نبود
قایقم را در مسیر آبشار انداختی !

فکر میکردم جواب نامه ام را می دهی
نامه را بی آنکه بگشایی کنار انداختی ...

عشق بر "جانم" حکومت می کند ای روزگار
در سرم بیهوده سودای فرار انداختی

آخر ای عاقل به کار عشق روگردان شدی
خوب شد، یک بار عقلت را به کار انداختی !

#سجاد_سامانی

۰۴ آبان ۹۶ ، ۰۸:۰۰ ۳ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
حصار آسمان
چهارشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۶، ۱۰:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
ایستاده ام پای دوست داشتنت! - دست نوشته

ایستاده ام پای دوست داشتنت! - دست نوشته

مثل ایستادن گلوله
در قلب سربازی که به احترام وطن ایستاد
ایستاده ام!
پای دوست داشتنت!
 
#احسان_قربانیان



دلم برای هر دویمان می سوزد!!
هر دو عاجز مانده ایم!
من، از شنیدن دوباره نامم از زبان تو
تو، از بیرون راندن عشقت از دل من

و چه رنجی می برد عشق از این گیر و دار ما

بیا تازه کار بودنمان را به رخ دنیا نکشیم
بگذار فکر کنند قبل از آدم و حوا این ما بودیم که عشق را به ناممان زده اند
بیا فکری به حال ماهی های این حوض خشکی زده بکنیم ...
اصلا چشمانت را ببند و گوش دلت را بسپار به صدای خدا
عشق از اوست و او از عشق
مگر میشود نفهمد راه کدام است و چاه کدام؟
از قلب تو، از قلب من، تا خدا یک راه میانبر هست ...
باور کن!
بگذار از آن راه بازگردیم به آغوش خدا
بگذار که عشق مسئله هایمان را حل کند
بگذار این گره های کور به دستان صبور او باز شود
مگر به عقده گشایی های #حضرت_عشق نرسیده ای؟


#حصار_آسمان

۰۳ آبان ۹۶ ، ۲۲:۰۰ ۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
حصار آسمان
چهارشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۶، ۰۵:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
دیر زمانی‌ست که بارانی‌ام

دیر زمانی‌ست که بارانی‌ام

با همه بی‌سر و سامانی‌ام
باز به دنبال پریشانی‌ام

طاقت فرسودگی‌ام هیچ نیست
در پی ویران‌شدنی آنی‌ام

آمده‌ام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظه توفانی‌ام

دلخوش گرمای کسی نیستم
آمده‌ام تا تو بسوزانی‌ام

آمده‌ام با عطش ِ سال‌ها
تا تو کمی عشق بنوشانی‌ام

ماهی سرگشته‌‌ی دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانی‌ام

خوب‌ترین حادثه‌ می‌دانمت
خوبترین حادثه می‌دانی‌ام؟

حرف بزن، ابر مرا باز کن
دیر زمانی‌ست که بارانی‌ام

حرف بزن، حرف بزن، سال‌هاست
تشنه‌ی یک صحبت طولانی‌ام

ها... به کجا می‌کشی‌ام خوب من
ها... نکشانی به پشیمانی‌ام

#محمد_علی_بهمنی

۰۳ آبان ۹۶ ، ۱۷:۰۰ ۸ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
حصار آسمان
چهارشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۶، ۱۲:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
از قلب من بیرون برو،من خسته ام، بس کن...

از قلب من بیرون برو،من خسته ام، بس کن...

گفتم شروعی تازه ای، پیشامدی خوشحال
پی بردم آخر به ته این عشق پر اشکال

ای کاش وارو می نوشتند داستانم را
آری... نبودی قسمتم، لعنت به این اقبال

آخر به مقیاس توانت کوچکم کردی
دائم قرارم میدهی در زیر رادیکال

سیگار بعد از چایی و چایی بعد از تو
ترکیب سرفه، بغض دارد حین استعمال

از قلب من بیرون برو،من خسته ام، بس کن...
جای خدا را تنگ کردی حضرت دجال!

گفتم فراموشت کنم آسوده تر باشم
مغزم برای بودنت پر شد از استدلال

امشب حضورت بین ترکیب دلم حتمی است
با دسته گل شاید که برگردم به استقبال

#ادریس_حرمی

۰۳ آبان ۹۶ ، ۱۲:۰۰ ۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
حصار آسمان
چهارشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۶، ۰۸:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
سوختم، شکر خدا عشقت مدار کوچکی ست

سوختم، شکر خدا عشقت مدار کوچکی ست

رفتن ما اتفاق ناگوار کوچکی ست
بازمی گردیم روزی، روزگار کوچکی ست

می گذاری گاه دور از تو جهان را حس کنم
لطف یا قهر است این؟! دورم حصار کوچکی ست

با مرور دوستی هایم به من اثبات شد
هر که جز تو دوستم شد، دوستدار کوچکی ست

در تو من دنبال چیزی ماورای شهرتم
شاعرت بودن برایم افتخار کوچکی ست

من برای عشق می میرم، برای شعر نه!
دفتر شاعر برای او مزار کوچکی ست...

چون "عطارد" گرد تو بیش از همه چرخیده ام
سوختم، شکر خدا عشقت مدار کوچکی ست

بارها از پیش رویت رد شدم صیاد پیر
می پسندیدی نمی گفتی شکار کوچکی ست

بعد ساعت ها نگاه و ذوق و ترس و شرم و شک
انتظار یک تبسم، انتظار کوچکی ست

با دعا شاید به دست آوردمت؛ چون با دعا
دستکاری کردن تقدیر کار کوچکی ست

#کاظم_بهمنی

۰۳ آبان ۹۶ ، ۰۸:۰۰ ۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
حصار آسمان
سه شنبه, ۲ آبان ۱۳۹۶، ۱۰:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
در پی لایق برو ما هم تماشایش کنیم

در پی لایق برو ما هم تماشایش کنیم

تهمت نالایقی بر ما زدی، رفتی قبول
در پی لایق برو ما هم تماشایش کنیم
 
#شاهین_پور_علی_اکبر
 
 

عزیزِ دل، تو را با خویشتن یکدل نمی بینم
به جز خونِ دل از این عشقِ بی حاصل، نمی بینم
هزاران جهد کردم تا به راهت آورم، لیکن
چه حاصل؟ چون تو را در همرهی مایل نمی بینم

تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم؟!
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم
تو چیستی که من از موج هر تبسم تو
به سان قایق سرگشته روی گردابم

توصیه : دکلمه این شعر خیلی دلنشینه. میتونین اون رو با صدای #مولود_زهتاب بشنوین. 
بشنوید:
و یا دانلود کنید: [گلهای غربت 1 - مولود زهتاب]

۰۲ آبان ۹۶ ، ۲۲:۰۰ ۹ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
حصار آسمان