با هرکه وفا کردم صد جور و جفا دیدم
از غیر بدی دیدم ، از خویش خطا دیدم

بیمار فراوان و درمان نبود جز تو
هر سو که نظر کردم، محتاج شفا دیدم

در کنج قفس بسته ، دلمرده شد از پرواز
بال و پر خون آلود بر مرغ هوا دیدم

عاشق به جهان کم شد معشوقه نمیبینم
دل از دل و از دلبر، هر لحظه جدا دیدم

دیندار بسی دیدم اما همه در ظاهر
از بس نَبُود مؤمن، کافر به دعا دیدم

لب بستم و خاموشم، هم صحبت خوبی کو ؟
با هر که سخن گفتم صد ناز و ادا دیدم

دلسرد نخواهم شد از تلخی این دنیا
چون با همهٔ تلخی ، من لطف خدا دیدم

"حمید محرابی"