شاید شاعر نباشم اما
بهتر که شاعر نیستم و
بی نیازم از اصول و قوائد شعری
مثلا هر کجا دلم خواست
حتی درست هنگام توصیف خستگی هایم
میتوانم لفظ دوستت دارم را جای دهم
و کسی از منِ بی سواد که انتظاری ندارد!
سخنی که درگیر این اصول باشد
ناخوداگاه اغراق و ایهام و ابهام و ایجاز در آن هست
اما حرف دل را چه به اینها؟!
من حرف ساده را بیشتر می پسندم
بگذار شاعرم ندانند
اصلا چه اهمیتی دارد؟
مهم این است که نوشته باشم
که خوانده باشی
و بدانی
که در هر زمان و مکان
حتی در اوج خستگی هایم
دوستت دارم
خب، این نیاز به شعر داشت؟!
حرف دل را پیچاندن
در کالبد سیمی بیت و مصراع ها
فقط آنرا زیبا میکند
اما ارزشش را بیشتر نخواهد کرد
خواهشی دارم
لطفا "ردیف" باش
تا قافیه هایم از قیافه نیفتند
اگر چه شاعر نیستم ...
 
 
#نوشته_های_اینتر_خورده
#حصار_آسمان