حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام حسین» ثبت شده است

دوشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۶، ۱۲:۰۱ ق.ظ حصار آسمان
من الغریب الی الحبیب

من الغریب الی الحبیب

فریاد "هل من ناصر" امام بلند بود
آیا از طایفه شمریان کمک طلب میکرد؟
که میتوان گفت نه کاملا!
چون طلب کمک کردن از کسانی که غسل کرده بودند به نیت قربه الی الله برای قتل او، شاید خیلی از کسی مانند او، عاقلانه نباشد
گویی فریادی به بلندای تاریخ میزد
تا هر مبارز آزاده ای که عشق امام زمان خود را در دل دارد، به یاری اش بشتابد
به قول آقای رائفی پور: من ابا دارم که بگویم امام حسین (ع)
دوست دارم بگویم امام زمان سال 61 هجری
تا شاید در می یافتیم امام زمان سال 1439 هجری را!
تمام درس های عاشورا برای گریستن من و تو نیست!
برای این است که بیدارمان کند از این خواب
تا شاید بشنویم فریاد امام زمانمان را
و عرق شرم اگر اجازت داد، بگوییم که می خواهیم یکی از آن 313 یاری باشیم که 1400 سال است هنوز کامل نشده!
 
به زبان خودمانی:
میخوام فریاد هل من ناصر امام زمانم رو پاسخ بدم
اول از همه بگم که شرمنده ام بابت اینهمه تاخیر و آنهمه گناه
بعد بهش بگم که میخوام در حد توانم به فریادش لبیک بگم
در حد کم کردن گناهانم
از امروز چله نشینم تا اربعین
لیست پر کردم از گناهانی که باید محو بشن
از اون هایی که  میبینم
و وای از آونهایی که نمیبینم و در من هست!
میخوام به دل شط بزنم تا شاید خودمو به امام زمانم رسوندم
اگر شما هم می خواین، بسم الله ...
 
یا علی

۱۰ مهر ۹۶ ، ۰۰:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
بردند پس از آنکه بریدند بدن را

بردند پس از آنکه بریدند بدن را

بردند پس از آنکه بریدند بدن را
هفتاد و دو ملت سر هفتاد و دو تن را

در کوفه بشر را به ته ننگ کشاندند
تا شیعه بداند سبب صلح حسن را

در خانه نشستند و ندیدند ملایک
بر قامت سرخ تو بریدند کفن را

از سر زدن و دست زدن شرم نکردند
آنانکه شمردند سبک سینه زدن را

این قوم چه قومی ست که حسش نتوانست
از عطر تو تشخیص دهد بوی لجن را

در مکتب مهر تو فقط یاد گرفتیم
از دشمن تو رابطه ی مشت و دهن را

ای آنکه تن سرخ تو آموخت به تاریخ
کشته شدن و زنده ی ذلت نشدن را

ما باز همانیم که دیدیم و نمردیم
در پای سواران مغول خاک وطن را

#غلامرضا_طریقی

۰۹ مهر ۹۶ ، ۲۲:۰۰ ۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۶، ۰۵:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
اگر شعور حسینی ندارید، اگر حتی شور حسینی ندارید

اگر شعور حسینی ندارید، اگر حتی شور حسینی ندارید

کمی طولانی است اما لطف کرده و بخوانید


اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید
بعد از اظهار نظرات سخیف بعضی ها در مورد امام حسین و واقعه کربلا
که بی شک هدفی جز زدن ریشه دین ندارند؛
[وگرنه ای کاش لااقل اگر به امام حسین ارادتی ندارند، به چیز با ارزش دیگری ارادت داشتند!
تا شاید بشود گفت در مغزشان فکری در حال جریان است جز دنیا پرستی و تن پرستی و شکم و زیر آن!!]
چشممان افتاد به این مداحی زیبا
از یکی از مشهورترین چهره های ایرانی
که حیفم آمد آنرا منتشر نکنم
 
سخن حصار آسمان با آن دسته از کسانی که به مقابله با مقدسات بر خواسته اند و معتقدند توجه به آنها مایه عقب افتادگی ماست!
اگر شعور حسینی ندارید، اگر حتی شور حسینی ندارید
گر تعقل برایتان مهم است [که بی شک نیست!!]
و اگر واقعا در فکر این بودیدکه بیشتر بدانید [که نیستید! و فقط در فکر پیش بردن هواهای نفسانی خودتانید]
کمی در مورد واقعه کربلا تحقیق و مطالعه کنید
نه در مورد واقعه کربلا! کلا در مورد هر چیزی که میخواهید بپذیرید یا حتی رد کنید!
و اگر این کار را نمیکنید و فقط از روی هوا و هوس خود آن را نادیده گرفته و بی اهمیت می انگارید،
[که طبعا در هیچ موردی هیچ گونه مطالعه ای ندارید و نداشته اید و صرفا دنباله رو کسانی هستید که خودشان هم خودشان را قبول ندارند!]
پس دهانتان را بسته و به عقاید این ملت احترام بگذارید!
این ملت در وقت حادثه نشانتان میدهند که هر نفرشان میتواند یک حججی باشد!
شنیدن این حرف ها از کسانی که اعتقاد دارند هر کسی عقیده خودش را دارد و باید به آن احترام گذاشته شود، بسیار بعید است!
گویا در مرامتان فقط عقایدی محترم است که از فقر و تورم و بیکاری و فحشا نگوید! و اگر می گوید، فقط در ارتباط داشتن آنها با اسلام بگوید!
گویا فقط افکاری زیبا هستند که به روابط آزاد جنسی و کشف حجاب و برداشته شدن موانع هوسرانی هایتان بپردازد!
میخواهم بدانم اگر بر فرض اسلام را از ریشه خشکاندید، میخواهید کشور را با چه آرمان ها و اهداف و اعتقاداتی پیش ببرید؟!
شمایی که دغدغه روز و شبتان جور شدن بساط عیش و هوسرانی هایتان است!
دم از فرهنگ چند هزار ساله کوروش می زنید
در حالی که اعماتان کاملا با اعمال او در تضاد است!
فرهنگ و تمدن 2500 سال پیش او را می پرستید، و در فکر احیای دوباره آن هستید!
اما به عزاداری 1400 ساله ما خرده میگیرید! [ای بابا، حالا یه عرب 1400 سال پیش مرده!!]
ما برایمان مهم است!! رشادت، شهادت، عشق، مهربانی، کرامت و صفات اخلاقی آنها ما را نمک گیر کرده است!
چون زیبایی در وجود ماست و چشم حق بین، هر کجا زیبایی ببینیم، می ستاییم
نه چون شما که حتی اگر زیبایی دیدید، و اگر در جبهه مقابلتان بود، در نادیده گرفتنش بکوشیم!
سالهاست ...
بحت عرب و غیر عرب نیست!
همه دنیا به کسانی که از خونشان گذشتند و در راه آرمان های بلندشان، [همه چیز] خودشان را فدا کردند، سر تعظیم فرود می آورند! [همه دنیا]
همه آنهایی که حسین را نمی شناختند، با شنیدن داستان رشادت خود و یارانش، او را عمیقا دوست دارند!
آن وقت شماهایی که عمری زیر سایه کرامت آنها ارتزاق میکنید،
نمک خورده و نمکدان می شکنید،
میخواهید به ما یاد بدهید که فرهنگ چیست و تمدن کدام است؟؟!
فرهنگ و تمدنتان را در عاشورای 88 دیدیم!!
و خدا خوب رسوا میکند آن کسی که بخواهد با او در افتد را
همانجا که مردمی که تا دیروز فریبتان را خورده بودند، وقتی دیدند مشکل شما اعتقادات آنهاست و نه هیچ چیز دیگر؛
ریشه تان را زدند و از روی شما گذشتند!
فرزندان این کشور با داستان رشادت ها و پهلوانی های میزرا کوچک خانها و شهید همت ها و حسین فهمیده ها بزرگ شده اند
نه داستانهایی که از فیلترهای سند 2030 گذر کرده اند!!!
ما میدانیم غیرت چیست، شهامت چیست، بزرگمرد بودن یعنی چه!
وگرنه اگر ما نیز از کودکی با داستان هایی بزرگ می شدیم که اوج و نهایت رشادت در آنها به شناخت آلات جنسی مان محدود میشد؛
اکنون نیز به فکر بازی با همان آلات بودیم!!
دشمن شما را به بازی با خوب آلاتی سرگرم کرده است!
در حالی که خودش در حال زدن ریشه تان است
به شما اصولی را می آموزد که خودش از آنها بارها ضربه خورده است!!
در حالی که به شما میگوید ریشه پیشرفتتان در این است!
در ضمن ما توهم دشمن نداریم!
مشکل این است که نمیتوان برای کبکی که سر خود را زیر برف کرده توضیح داد که دشمن بالای سر اوست!
چشم ها در زیر برف حتی اگر باز باشند نیز، هیچ نمی بینند!
اگر دین ندارید، لااقل مانند کسانی نباشید که دشمنی کورشان کرده و از هر روش ناجوانمردانه ای برای اثبات حرف هایشان کمک میگیرند!
یک روز ورزشگاه رفتن زنان سوری، یک روز سوریه و لبنان و فلسطین و غزه، یک روز میانمار، یک روز سند 2030، یک روز آتنا اصلانی، یک روز واژگون شدن اتوبوس دانش آموزان!
بی شک ما تا زمانی که درگیر خودیم، نمیتوانیم به هیچ سمتی گام برداریم
پس کی میخواهید ایران را بسازیم؟
اگر واقعا طالب پیشرفتید! [ که مسلما نیستید و پیشرفت داشتن یا نداشتن ایران برایتان کوچکترین اهمیتی ندارد و چشمتان مانند بعضی ها به خارج از مرزها دوخته شده تا ببینید برایتان چه وعده هایی تدارک میبینند!!]

ادامه مطلب...
۰۹ مهر ۹۶ ، ۱۷:۰۰ ۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۶، ۱۲:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
زمین سمتِ سنگین‌ترش عشق بود

زمین سمتِ سنگین‌ترش عشق بود

ستاره زمین خورد و غم پا گرفت
عطش دستِ دریا رو بالا گرفت

عطش تو هوای جنون پَر کشید
خدا عشق و خونو برابر کشید

یکی مردِ میدون شد و نور شد
یکی از کریم و کَرم دور شد

یکی آخرش سر به نِی‌ها گذاشت
یکی گم شد و عشقو تنها گذاشت

بگو این سفر آخرش عشق بود
زمین سمتِ سنگین‌ترش عشق بود

بگو قصه با غصه همدست نیست
مسیری که رفتیم بن‌بست نیست

بگو از شبِ غربت و خون،بگو
بگو از غم و قحطِ بارون،بگو

بگو آسمون مهربونی نکرد
زمین مُرد و پادرمیونی نکرد

#علیرضا_آذر
متن آهنگ #بن_بست با همکاری #میلاد_بابایی

۰۹ مهر ۹۶ ، ۱۲:۰۰ ۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۶، ۰۸:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
مثل خورشیدی و زیباست که بالا باشی

مثل خورشیدی و زیباست که بالا باشی

آفریدند تو را تا که مسیحا باشی
عزت و عاطفه را مظهر و معنا باشی

آفریدند تو را نام نهادند حسین
تا که جانسوزترین واژه دنیا باشی

آفریدند تو را محض سرافرازی عشق
تا که دلدار جگر گوشه لیلا باشی

در کرم اهل کرم پیش توکم آوردند
دیگران قطره ناچیز و تو دریا باشی

و قتیل العبراتی عجبی نیست اگر
کشته چشم تر زینب کبری باشی

بر سر نیزه سرت رفت و تلالو کردی
مثل خورشیدی و زیباست که بالا باشی

خیزران خورده ترین قاری قرآن خدا
طشت زر دیده ترین حضرت یحیی باشی

#علی_اکبر_لطیفیان

۰۹ مهر ۹۶ ، ۰۸:۰۰ ۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۶، ۱۲:۰۱ ق.ظ حصار آسمان
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است!

عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است!

شب وصل است و تبِ دلبری جانان است
ساغر وصل لبالب به لب مستان است
در نظر بازیشان اهل نظر حیران است
گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است
چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

یارب این بوی خوش از روضه جان می آید؟
یا نسیمی است کزان سوی جهان می آید؟
یارب این نور صفات از چه مکان می آید؟
عجب این قهقهه از حورِ جنان می آید!
یارب این آبِ حیات از چه دلی جوشان است؟
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

چه سَماع است که جان رقص کنان می آید؟
چه صفیر است که دل بال زنان می آید؟
چه پیامی است؟ چرا موج گمان می آید؟
چه شکار است؟ چرا بانگ کمان می آید؟
چه فضائی است؟ چرا تیر قضا پران است؟
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

گوش تا گوش، همه کرّ و فرِ دشمنِ پست
شاه بنشسته، بر او حلقه یاران الست
پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست
چار تکبیر زده یکسره بر هر چه که هست
خیمه در خیمه صدای سخن قرآن است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

ادامه مطلب...
۰۹ مهر ۹۶ ، ۰۰:۰۱ ۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حصار آسمان
شنبه, ۸ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
تا نشستی روی زین رنگ از رخ ارباب رفت

تا نشستی روی زین رنگ از رخ ارباب رفت

تا نشستی روی زین رنگ از رخ ارباب رفت
شعله دل گرمی از خورشید عالم تاب رفت

دست بردی سمت مشک و اشک ها سر ریز شد
یک قدم امید آمد صد قدم مهتاب رفت

تا لبت آمد ولی تشنه به جایش باز گشت
آب را وقتی نخوردی آب روی آب رفت

دیده بوسی تو با شمشیر ها بسیار شد
شهرت مهمان نوازی از کف اعراب رفت

کودکی چشم انتظار دیدن مهتاب بود
دیر کردی روی دستان پدر در خواب رفت

#عمو_عباس
#امیر_سهرابی

۰۸ مهر ۹۶ ، ۲۲:۰۰ ۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان