حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بریدن» ثبت شده است

شنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
ای عشق، ببین من چه کشیدم تو چه کردی

ای عشق، ببین من چه کشیدم تو چه کردی

سر سبز دل از شاخه بریدم، تو چه کردی؟
افتادم و بر خاک رسیدم، تو چه کردی؟

من شور و شر موج و تو سر سختی ساحل
روزی که به سوی تو دویدم، تو چه کردی؟

ادامه مطلب...
۳۰ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۰۰ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
دیگر به هیچ زلزله ای حساس نیست

دیگر به هیچ زلزله ای حساس نیست

زندگی را سردِ سرد سر می‌کشد
و تمام قهوه‌های یک نفره را
تلخ می‌خورد
انگار نه انگار که گاهی
دلی، در جایی برایش تنگ می‌شود
برایش بال بال می‌زند
برایش می‌تپد
خیره به تصویر خودش در آینه
قیچی می‌زند تمام یادهای گذشته را
و آنقدر تنهایی می‌کند که حتی خدا
از روی حسادت قهر می‌کند
می‌رود توی اتاقش
و در را محکم به هم می‌کوبد
اما نمی‌داند این من
این زمینِ عاشق
دیگر به هیچ زلزله‌ای
حساس نیست!



"سیاوش خاکسار"

۲۴ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۰۰ ۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان