حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خستگی» ثبت شده است

يكشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۶، ۰۸:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
سالها بعد که داماد خانواده ای شدی

سالها بعد که داماد خانواده ای شدی

سالها بعد که داماد خانواده ای شدی...
درست همان موقع که برای خودت خانواده ای تشکیل داده ای و مردِ زندگیِ همسرت شده ای...
همان سالها وسطِ تمامِ خستگی هایت ناخواسته یادِ من و دوست داشتنم می افتی...
یادت می افتد که چه خوب بلدت بودم و میدانستم چگونه خستگی هایت را فروکش بکنم...
به همسرت نگاه میکنی...
در رفتارش،درنگاهش دنبالِ من میگردی...
دنبال توجه هایم...
دلت برای دوست داشتن های زیادم...
دلت برای دلنازکی هایم...
دلت برای گوش به فرمانت بودن هایم...
دلت برای یکرنگی هایم...
دلت برای شیطنت و بچه بازی هایم تنگ میشود...
از نگاهِ سردی که داری تعجب میکند...
می آید کنارت مینشیند و دستهایت را میگیرد و دلیل سردی دستانت را میپرسد...
و تو ناچارا لبخندِ مصنوعی تحویلش میدهی و میگویی:
عزیزم...اشتباه میکنی!
بغضت را قورت میدهی و یادت می افتد که آن روزها برای خوب شدن حال و احوالت چه ها که نمیکردم...
تازه متوجه میشوی دلت یک عمر احساس را به قلب من بدهکار است...
تازه متوجه میشوی که با قلبِ ویرانه ام چه کرده ای...
تازه میفهمی که هیچکس به اندازه ی من بفکرِ حالِ دلت نیست...
پشیمان میشوی اما چه سودی دارد...
آنموقع برای این فکرها خیلی دیر شده است
دلت پیش من است اما...
نمیتوانی برگردی و بدرفتاری هایت را،بی توجهی هایت را،قلبی که تکه تکه اش کردی را، نبودن هایت راجبران کنی...
شب و روزت را گم میکنی...
درست مثلِ من که شبهایم با سردی تمام به صبح میرسد...
درست مثلِ من که نمیتوانم دیگر دلم را به احدی بسپارم،
توهم در آغوشِ دیگری با یادِ من بخواب میروی...
 

#المیرا_دهنوی

۳۰ مهر ۹۶ ، ۰۸:۰۰ ۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
حصار آسمان
شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۶، ۰۸:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
خستگی همیشه به کوه کندن نیست!

خستگی همیشه به کوه کندن نیست!

خستگی همیشه به کوه کندن نیست!
خستگی همین حسی است که بعد از "هزار بار یک حرف را به یکی زدن" داری!
وقتی نشنیده است
وقتی نشنیده می گیرد
وقتی احساست را، قلبت را، از خود گذشتگی هایت را
بودنت را، مهرت را، نگاهت را، اشکت را
اصلا هست و نیستت را!
نادیده می گیرد!
 
#عادل_دانتیستم
 

واسه اونی که دوستش داری وقت بذار...
نذار به نبودنت عادت کنه
نذار روز ها و ساعت هایِ زیادی رو بدونِ شنیدنِ صدات سَر کنه...
امـروز نمیفهمی اما
یه روز میرسه که دلت هوایِ بودنشُ میکنه و دیگه جایی واسه بودنت تو لحظه هاش نیست
دیگه دلش برایِ حضورت پـر نمیکشه
دیگه یاد میگیره
چطور از دور دوستت داشته باشه
حقیقتش
بـود و نبــودت واسش فرقی نداره دیگه !
هر چقدر هم که بقیه باشن،
واسش وقت بذار
وقت کمه واسه با هم بودن...

#فاطمه_صابری_نیا
 

کپی کردن هشتگ نام نویسنده، همراه با متن، نشانه شخصیت شماست



۲۲ مهر ۹۶ ، ۰۸:۰۰ ۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
اگر چه شاعر نیستم - دست نوشته

اگر چه شاعر نیستم - دست نوشته

شاید شاعر نباشم اما
بهتر که شاعر نیستم و
بی نیازم از اصول و قوائد شعری
مثلا هر کجا دلم خواست
حتی درست هنگام توصیف خستگی هایم
میتوانم لفظ دوستت دارم را جای دهم
و کسی از منِ بی سواد که انتظاری ندارد!
سخنی که درگیر این اصول باشد
ناخوداگاه اغراق و ایهام و ابهام و ایجاز در آن هست
اما حرف دل را چه به اینها؟!
من حرف ساده را بیشتر می پسندم
بگذار شاعرم ندانند
اصلا چه اهمیتی دارد؟
مهم این است که نوشته باشم
که خوانده باشی
و بدانی
که در هر زمان و مکان
حتی در اوج خستگی هایم
دوستت دارم
خب، این نیاز به شعر داشت؟!
حرف دل را پیچاندن
در کالبد سیمی بیت و مصراع ها
فقط آنرا زیبا میکند
اما ارزشش را بیشتر نخواهد کرد
خواهشی دارم
لطفا "ردیف" باش
تا قافیه هایم از قیافه نیفتند
اگر چه شاعر نیستم ...
 
 
#نوشته_های_اینتر_خورده
#حصار_آسمان

۱۳ مهر ۹۶ ، ۲۲:۰۰ ۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان
شنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۵، ۰۵:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
شاید به دنیا آمدی تا عشق پاگیرد

شاید به دنیا آمدی تا عشق پاگیرد

آغاز سال بی کسی رو سوگ می گیری
می ترسی از افسردگی های سحرگاهی

حالا که تنهاتر شدی باید بخوابی، چون
از زندگیّ لعنتی چیزی نمی خواهی

وقتی خدای مهربانت زور می گوید
باید از اعماق دلت تصویر برداری

تا لحظه ای که او بخواهد، زنده خواهی بود
تا لحظه ای که او بخواهد، دوستش داری

شاید تناسخ علّت این رنج تاریخیست
شاید به دنیا آمدی تا عشق پاگیرد

سنگینی دردی تمام قرن ها با توست
جان می کَنی، جان می دهی، امّا نمی میرد

داری به جان قصه های کهنه می افتی
با این که خیلی خسته ای تا صبح بیداری

داری برای سرنوشتت شعر می گویی
جامانده ای در یک روال تلخ و تکراری

آغاز سال بی کسی را سوگ می گیری
می ترسی از افسردگی های سحرگاهی

حالا که تنهاتر شدی باید بخوابی چون
از زندگیّ لعنتی چیزی نمی خواهی!

"صنم نافع"

۲۳ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۰۰ ۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان
جمعه, ۵ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۱۶ ب.ظ حصار آسمان
دل دیوانهِ تنها، دل تنگ

دل دیوانهِ تنها، دل تنگ

سر خود را مزن اینگونه به سنگ
دل دیوانهِ تنها، دل تنگ
منشین در پس این بهت گران
مدران جامه جان را مدران
مکن ای خسته درین بغض درنگ
دل دیوانهِ تنها، دل تنگ
پیش این سنگدلان قدر دل و سنگ یکی است
قیل و قال زغن و بانگ شباهنگ یکی است
دیدی آن را که تو خواندی به جهان یارترین
سینه را ساختی از عشقش سرشارترین
آنکه می گفت منم بهر تو غمخوارترین
چه دل آزارترین شد چه دل آزارترین؟
نه همین سردی و بیگانگی از حد گذراند
نه همین در غمت اینگونه نشاند
با تو چون دشمن دارد سر جنگ
دل دیوانهِ تنها، دل تنگ  
ناله از درد مکن
آتشی را که در آن زیسته ای سرد مکن
با غمش باز بمان
سرخ رو باش ازین عشق و سرافراز بمان
راه عشق است که همواره شود از خون رنگ
دل دیوانهِ تنها، دل تنگ  

" فریدون مشیری"

  • یکی از بهترین اشعاری که خوندم. شعر ستاره دار حصار آسمان
۰۵ آذر ۹۵ ، ۱۳:۱۶ ۱۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان
جمعه, ۷ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۲۰ ب.ظ حصار آسمان
بخوان! این بار تو برایم بخوان! - دست نوشته

بخوان! این بار تو برایم بخوان! - دست نوشته

ای پیامبر من!
تو مبعوث شدی تا مرا به خود فراخوانی
حال زحمتی بکش
و یک آیه بخوان!
مثلا بگو دوستت دارم
قول میدهم تا ابد به این تک آیه چنان ایمان داشته باشم
که هرگز فکرش را هم نکنی که مومن بودن اینقدر میتوانست زیبا باشد
بخوان...
و باز قول میدهم
که از امروز تا ابد
این تک آیه تو را
سر هر کوچه و برزن
در میان هر آشفته بازار دنیایی
سر هر گلدسته و در مناره هر دل ویرانه ای
فریاد بزنند!
پس قبل از اینکه تکرار شود
قبل از اینکه اشباع شود
بخوان!
روزی خواهد آمد که همین تک آیه
مردگانی را زنده کند
مردگانی از دیار خستگی
مردگانی از دیار بی همسفری
مردگانی از دیار دل های دردمند
دیگر طاقتی نمانده
سختت نیست که جز تو کسی را نداشته باشم و تو، خاموش باشی؟
بخوان
به همین تک آیه قسم که همین کافیست...
این بار تو برایم بخوان...!



"حصار آسمان"

۰۷ آبان ۹۵ ، ۱۷:۲۰ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۵، ۱۱:۴۱ ب.ظ حصار آسمان
دوست داشتن های پر بغض

دوست داشتن های پر بغض

باور کن آنقدر ها هم سخت نیست!
فهمیدن اینکه، بعضی ها می آیند؛
که نمانند!
که نباشند!
که نبینند!
و تو
اگر حتی تمام دنیا را به پایشان بریزی
آنها تمامی بهانه های دنیا را جمع میکنند
تا از بین آنها بهانه ای پیدا کنند
تا بروند دور شوند!
که نمانند اصلا!
پس به دلت بسپار؛
وقتی از خستگی های روزگار
پناه بردی به هر کسی
لااقل خوب فکر کن ببین
از سر علاقه آمده یا از سر ...
تا دنیایت پر نشود؛
از "دوست داشتن های پر بغض"
که دمار از روزگارمان درآورد!


"عادل دانتیسم"

  • پی نوشت: خیلی سخت گذشت تا اینکه فهمیدم، هیچ چیز از هیچ کس بعید نیست!
۰۶ آبان ۹۵ ، ۲۳:۴۱ ۹ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
حصار آسمان