حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رسوایی» ثبت شده است

يكشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۶، ۰۴:۵۹ ب.ظ حصار آسمان
پشت بر محراب دل کردن خطاست!

پشت بر محراب دل کردن خطاست!

عشق را بی معرفت معنا مکن
زر نداری، مشت خود را وا مکن

گر نداری دانش ترکیب رنگ
بین گلها زشت یا زیبا مکن

خوب دیدن، شرط انسان بودن است
عیب را در این و آن پیدا مکن

دل شود روشن زشمع اعتراف
با کس ار بد کرده ای، حاشا مکن!

اینکه از لرزیدن دل آگهی
هیچ کس را هیچ جا رسوا مکن

زر بدست طفل دادن ابلهیست
اشک را نذر غم دنیا مکن

پیرو خورشید یا آئینه باش
هرچه عریان دیده ای، افشا مکن

ای بس آبادی که بوم یوم شد
بر سر یک مشت گل، دعوا مکن

چون خدا بر تو خدائی میکند
اضطراب از روزی فردا مکن

متحد گردید و طوفان شد نسیم
دوستی با بی سر و بی پا مکن

پشت بر محراب دل کردن خطاست
قامتت را جای دیگر تا مکن

چون بشمعی میرسی، پروانه باش
وز نگاه این آن پروا مکن

پیش بی رنگان که مست حیرتتند
گر دورنگی میکنی، با ما مکن

گر زآب برکه میترسی پریش
دعوی غواصی دریا مکن!

#بهرام_سیاره متخلص به #پریش_شهرضایی

۰۲ مهر ۹۶ ، ۱۶:۵۹ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
شنبه, ۴ دی ۱۳۹۵، ۰۳:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
تا دل بهانه گیرد اندر پیِ نگاهت

تا دل بهانه گیرد اندر پیِ نگاهت

ما را توان خریدن حتی به تار مویی
در خاک و خون کشیدن با غلغل سبویی
 
تا من شدم به عالم رسوا ز عشق و مستی
یارا روا نباشد بر ما که عیب بجویی

تا دل بهانه گیرد اندر پیِ نگاهت
جانم توان گرفتن حتی به تار مویی

چون گفتیم ببر دل در مسلخی چو مرغک
حقست که این جفا را با دیگران مگویی

روحم که بی قرارست در حسرتِ جمالت
با دل چرا نسازی وز عشق هم نگویی

بستم چو دل به زلفی جز زلف و عارضت ار
دلخون شوم چو مجنون گر این خطا نشویی

ای دل چو در خیالت نقشی ز یار آمد
باید که عهد بندی جز آن گل نبویی

آواره گر شدم من در حسرتش چو مرغی
زنهار که با شباهنگ راهی چنین نپویی


"(ک) شباهنگ"
[لینک به وب شاعر]

۰۴ دی ۹۵ ، ۱۵:۰۰ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حصار آسمان
چهارشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۴:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
با یاد عشق تو

با یاد عشق تو

هر زمان که از جور روزگار
و رسوایی میان مردمان
در گوشه ی تنهایی بر بینوایی خود اشک می ریزم

ادامه مطلب...
۲۴ شهریور ۹۵ ، ۱۶:۰۰ ۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
حصار آسمان