حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ستاره شب های تار» ثبت شده است

چهارشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
در عشق من تردیدی نداشته باش

در عشق من تردیدی نداشته باش

می توانی ستارگان را انکار کنی
می توانی حرکت خورشید را انکار کنی
می توانی حقیقت را دروغ بخوانی
در عشق من اما ، تردیدی نداشته باش

"ویلیام شکسپیر"

  • پی نوشت: یاد این بند از این ترانه افتادم که میگه:
    سر بچرخونی، مسیر روبروت رو باختی
    از پل تردید با قلبت گذر کن، با خودت

    تردید - سیاوش قمیشی
۲۴ شهریور ۹۵ ، ۲۰:۰۰ ۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
کمی جایمان عوض می شود

کمی جایمان عوض می شود

گفتی گندم ، نوشتم گندمزار
گفتی گل ، نوشتم گلزار
گفتی ستاره ، نوشتم کهکشان
گفتی بیا ، شوریده و دیوانه به سویت دویدم

ادامه مطلب...
۲۱ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۰۰ ۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۰۴ ق.ظ حصار آسمان
فرو ریخت پرها نکردیم پرواز

فرو ریخت پرها نکردیم پرواز

به پایان رسیدیم
اما
نکردیم آغاز
فرو ریخت پرها
نکردیم پرواز

ادامه مطلب...
۱۸ شهریور ۹۵ ، ۰۸:۰۴ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۱۱ ق.ظ حصار آسمان
بگو تو هم دوستم داری - دست نوشته

بگو تو هم دوستم داری - دست نوشته

در دنیایی هستیم که آدمهایش از سنگند و آهن
که دل چیز نا شناخته ایست...
بگو که تو هم دلگیری از سردی و سنگینی این آدم ها
در نگاهشان هیچ عشقی، نه امیدی و نه آرزویی
همه را در دل کشته اند و دنیایشان با جهنم فرقی ندارد
چیزی که بودنش غنیمت است، فرصت با هم بودنمان است
چیزی که هرگز تکرار نخواهد شد...
نه هیچکس تکرار من و نه هیچکس تکرار تو...
بگو تا بدانم، آن هنگام که بخواهمت و نباشی، دلتنگی سرکشم را با چه خاموش کنم؟
با گفتن اسرار دلم به چه کسی آرامش یابم؟
چه کسی میتواند جایگاه تو را در قلبم برباید؟
نه...کسی جز تو نیست....باید باشی
در این عصر سرد و سنگین سنگ و آهن
چشمانت را ببند و بگذار بگویم در نبودت، درد ها کشیده ام...
تو موهبت خدایی و از خدا میخواهمت...
من باور ندارم خدا چیزی را باز ستاند که پیش از آن عطا کرده است!
و چیزی که خداوند عطا کند، دارای هیچ نقصی نخواهد بود
بیا و تنها یک شب از دور مرا نظاره کن
آن هنگام میفهمی چرا برای بودنت اینقدر عذاب میکشم
باز نیستی و من اما امیدوار
باز دعا پشت دعا و امان از این امید سرکش که چون شوق یافتن تو تمامی ندارد
تا خدا هست و تا شوقی هست و تا امیدی هست من دعا خواهم کرد
و میدانم که خداوند دعای عاشقی که جز او کسی نداشته باشد و برای رفع دلتنگی اش به کسی جز او پناه نبرده باشد، رد نمیکند...
میدانم خداوند از پاکی احساسم باخبر است و از اینکه ندارمت، چقدر در رنجم
میدانم پس از اینهمه عاشقی، از دستت نخواهم داد
پس ای بانوی روشن، من تو را برای روزهای روشنم میخواهم نه شب های تاریکم
که با بودنت دیگر تاریکی رختش را خواهد بست

"حصار آسمان"

۱۴ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۱۱ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان