حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سرنوشت» ثبت شده است

سه شنبه, ۲ آبان ۱۳۹۶، ۱۲:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
کاش دردم را نیفزایی، مداوا پیشکش

کاش دردم را نیفزایی، مداوا پیشکش

عشق دنیای مرا سوزاند، اما پیشکش
داد از این دارم که دینم سوخت، دنیا پیشکش

ای که می‌گویی طبیب قلب‌های عاشقی!
کاش دردم را نیفزایی، مداوا پیشکش

دشمنانت در پی صلحند اما چشم تو
دوستان را هم فدا کرده‌ست، آنها پیشکش

بس‌که زیبایی اگر یوسف تو را می‌دید نیز
چنگ بر پیراهنت می‌زد، زلیخا پیشکش

ماهیِ تنهای تنگم، کاش دست سرنوشت
برکه‌ای کوچک به من می‌داد، دریا پیشکش !

#سجاد_سامانی
از کتاب #ایما


عکس از: #علی_غفوری

۰۲ آبان ۹۶ ، ۱۲:۰۰ ۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان
چهارشنبه, ۸ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
از چاه ریزش کرده یوسف درنمی آید

از چاه ریزش کرده یوسف درنمی آید

اگر چه درد زیباتر از این بر سر نمی آید
تو را می خواهم اما کاری از من برنمی آید

برادر کم ندارم سرنوشتم زیر و رو گردد
ولی از چاه ریزش کرده یوسف درنمی آید

نشستم باز امشب هم ردیفی استکان چیدم
خودم هم خوب می دانم کسی از در نمی آید

کلیدی را که پس دادی به دست مرگ خواهم داد
خیالت تخت جز یادت کسی دیگر نمی آید

همیشه عاشقی درد است! ناشکری نباید کرد
از این بدتر همیشه هست، از این بهتر نمی آید

کنارم نیستی، این درد را باور نخواهم کرد
اگر رفتی چرا بعد از تو عمرم سر نمی آید؟


"علی صفری"

۰۸ دی ۹۵ ، ۰۹:۰۰ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
بگذار یوسف تا ابد در چاه باشد

بگذار یوسف تا ابد در چاه باشد

بگذار یوسف تا ابد در چاه باشد
حتی زلیخا بعد از این خودخواه باشد

مرداب خواهد شد در آخر سرنوشتِ
رودی که در فکرش خیال ماه باشد

قدر سکوت بغض هایش حرف دارد
مردی که بین خنده هایش آه باشد!

ای کاش نفرینم کنی آهت بگیرد
بعد از تو باید زندگی کوتاه باشد

پایان راه "هفت شهر عشق" یعنی
زانوی عاشق با سرش همراه باشد

بعد از تو باید آنقدر بی کس بمانم
تنها خدا از درد من آگاه باشد

وقتی زلیخایی نباشد چاره ای نیست
بگذار یوسف تا ابد در چاه باشد


"علی صفری"

۱۱ آذر ۹۵ ، ۰۱:۰۰ ۸ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان
دوشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۵، ۰۶:۴۰ ب.ظ حصار آسمان
دل که می گیرد نمی گوید کجا باید گریست

دل که می گیرد نمی گوید کجا باید گریست

کفر می گویم که ایمان نیز آرامم نکرد
گریه های زیر باران نیز آرامم نکرد
 
خواب می بینم که دنیا با تو شکل دیگری ست
خواب صادق یا پریشان نیز آرامم نکرد

دل که می گیرد نمی گوید کجا باید گریست
گریه کردن در خیابان نیز آرامم نکرد

توی تونل نعره خواهم زد، خدایا با توام
جیغ های در اتوبان نیز آرامم نکرد

ادامه مطلب...
۰۱ آذر ۹۵ ، ۱۸:۴۰ ۱۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۸ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
نیرنگ دنیا

نیرنگ دنیا

جوان سرگشته ای از پیرمردی پرسید:
نیرنگ دنیا در چیست؟
پیرمرد گفت:
آن است که اختیار زندگی از دستمان خارج شده
و زان پس سرنوشت بر زندگی حاکم شود!

"پائولو کوئیلو"

۰۸ مهر ۹۵ ، ۰۶:۰۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
گاه اگر از تو دلم بیزار باشد بهتر است

گاه اگر از تو دلم بیزار باشد بهتر است

رو به روی پنجره دیوار باشد بهتر است
بین ما این فاصله "بسیار" باشد بهتر است

من به دنبال کس‍ی بودم که "دلسوزی" کند
همدمم این روزها سیگار باشد بهتر است

ادامه مطلب...
۱۴ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۰۰ ۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
حصار آسمان
دوشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
متبرک شو به آدمیت

متبرک شو به آدمیت

متبرکند انسان های اندک شماری که
پیوسته در روح دیگران جاری هستند
و آدمی را از روزمرگی به روز سبزی می برند...
تو دو تن هستی، یکی بیدار در ظلمت و دیگری، خفته در نور!
یادمان نرود، در دفتر دیکته فردایمان بنویسیم:
باید انسان بودن، پاک بودن ،مسئول بودن و در اندیشه سرنوشت دیگران بودن؛
"وظیفه" نباشد، بلکه "صفت" آدمی باشد...
اگر سخنی را شنیدید و به دلتان نشست، بدانید که آن سخن حق است و به دنبال آن بروید!

 

۰۱ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۰۰ ۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حصار آسمان