بی قرار چشم هایت دسته دسته سارها
طعم لب هایت شفای عاجل بیمارها
چشم هایت را نبند، این بی محلی کافی است
تا بگیری قدرت پرواز را از سارها
بی قرار چشم هایت دسته دسته سارها
طعم لب هایت شفای عاجل بیمارها
چشم هایت را نبند، این بی محلی کافی است
تا بگیری قدرت پرواز را از سارها
نابرده رنج، گنج میسر اگر شود
با تار مویی از تو برابر نمی شود!
"امید صباغ نو"
به پایان رسیدیم امّا نکردیم آغاز
فرو ریخت پَرها
نکردیم پرواز
ببخشای
ای روشنِ عشق بر ما
از کنارِ منِ افسرده یِ تنها تو مرو
دیگران گر همه رفتند، خدا را تو مرو
اشک اگر می چکد از دیده، تو در دیده بمان
موج اگر می رود ای گوهر دریا تو مرو
بسم از هوا گرفتن که پری نماند و بالی
به کجا روم ز دستت که نمیدهی مجالی
نه ره گریز دارم نه طریق آشنایی
چه غم اوفتادهای را که تواند احتیالی؟
وقتی ارزشها عوض شوند
عوضی ها با ارزش میشوند!
در دنیایی که مردها
نان را از نامرد گدایی میکنند
من از آنکه دو انگشت بر او باشد
انگشت بر میدارم!
بگذار آنچه از دست رفتنی ست
از دست برود!
رقیب، یک آزمایشگر حقیر بیش نیست!
"نادر ابراهیمی"