اگرچه عشق، یقینی مبارک و نیک است
ولی هنوز جهان، حیرتی تراژیک است

کدام وصل؟ تو ماندی و جشنِ تنهایی
و وحدتی که دوباره محل تشکیک است

نرفته بر قلم لطفِ او خطا...، اصلاً
همین که زنده بمانیم، جای تبریک است!

چه‌قَدْر غارِ فَلاطون و فیلِ مولانا!
هوای فهمِ حقیقت، چه‌قَدْر تاریک است!

نشسته‌ای که چه در آخرین قمار؟ بباز!
ک
ه عشق چون رگِ گردن، به مرگ نزدیک است



#عبدالحمید_ضیایی