حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۴ مطلب با موضوع «نویسندگان و اشخاص :: گروس عبدالملکیان» ثبت شده است

جمعه, ۱۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۰۵ ب.ظ حصار آسمان
تا اَخم کردم مطمئن شد دوستش دارم

تا اَخم کردم مطمئن شد دوستش دارم

رفتم که از دیوانه بازی دست بردارم
تا اَخم کردم مطمئن شد دوستش دارم
 
واکرد درهای قفس را گفت: مختاری!
ترجیح دادم دست روی دست بگذارم
 
بیزارم از وقتی که آزادم کند، ای وای!
روزی که خوشحالش نخواهد کرد آزارم
 
این پا و آن پا کرد گفتم دوستم دارد
اما نگو سر در نمی آورده از کارم!
 
از یال و کوپالم خجالت می کشم اما
بازیچه ی آهو شدن را دوست می دارم
  
با خود نشستم مو به مو یادآوری کردم
از خواب های روز در شب های بیدارم
 
من چای می خوردم به نوبت شعر می خواندند
تا صبح، عکس سایه و سعدی به دیوارم
 
#مهدی_فرجی
قرار نشد/ فصل پنجم

  • پی نوشت 1:
    فرصتی نمانده است ...
    بیا همدیگر را بغل کنیم !
    فردا یا من تو را می‏ کشم
    یا تو چاقو را در آب خواهی شست!
    همین چند سطر ...
    دنیا به همین چند سطر رسیده است !
    به این که انسان کوچک بماند بهتر است!
    به دنیا نیاید بهتر است ...
    اصلا این فیلم را به عقب برگردان
    آن ‏قدر که پالتوی پوست پشت ویترین، پلنگی شود
    که می‏دود در دشت‏های دور
    آن‏قدر که عصاها
    پیاده به جنگل برگردند!
    و پرندگان
    دوباره بر زمین …
    زمین … نه !
    به عقب‏ تر برگرد
    بگذار خدا
    دوباره دست‏هایش را بشوید
    در آینه بنگرد
    شاید ...
    تصمیم دیگری گرفت ...

    #گروس_عبدالملکیان

  • پی نوشت 2:

    چقدر شیرین است
    دیدنِ دو نفره هایتان
    لابلاى این شلوغ بازارِ رابطه ها!
    در عصرى که تعهد برایش تعریف نشده،
    بمانید براى هم...
    لطفاً!
    تا سالها بعد
    وقتى براى فرزندتان قصه ى شب میگویید
    داستانِ رسیدنتان را بشنود
    نه بلاتکلیفى
    نه عشق هاى بى سر و ته!

    #علی_قاضی_نظام

  • پی نوشت 3:

    یکی از نشانه های عشق حقیقی آن است که به تو عشق بورزند بدون اینکه شایستگی‌اش را داشته باشی.
    اگر زنی به من بگوید عاشق توام چون روشنفکری، محترم هستی، برایم هدیه می خری و ظرف ها را هم خوب می شویی، مرا ناامید کرده. چنین عشقی بیشتر عملی خودپسندانه به نظر می رسد.
    «چقدر دلپذیر است که بشنوی من دیوانه توام، هرچند که روشنفکر و محترم نباشی.»
     

    #میلان_کوندرا
    #آهستگی

۱۶ تیر ۹۶ ، ۲۲:۰۵ ۹ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۲ دی ۱۳۹۵، ۱۱:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
بیا تا بی معنا نباشم

بیا تا بی معنا نباشم

زیرِ این آسمان ابری
به معنای نامش فکر می کند
گلِ آفتابگردان!

"گروس عبدالملکیان"

  • پی نوشت: اگر تو نباشی
    تمامی این شعر ها
    تمامی این لحظه ها
    تمامی این تپش ها
    بی فایده خواهد بود
    تمامی کلماتم، به هیچ جانی، میمیرند!
    اگر تو نباشی؛
    نه روزم روز است؛
    و نه شبم شب!
    گم شده، بی پناه، تنها و غریب؛
    در این کوره راه زندگی
    بی نصیب، درمانده و بی شکیب ...
    اگر تو نباشی، نه من معنا دارم
    نه این دست های خالی؛
    زندگی را به معنای ژرفی ترک خواهیم کرد...
    یک شب به یاد آور مرا
    من همانی ام که دوستت داشت؛
    و هنوزم دارد ...
    تا جانی هست دریاب
    تا وقتی هست برس
    به معنای نامم فکر کن
    ستاینده ام تا ستایش کنم تو را
    بیا تا بی معنا نباشم!
    بیا...

روزی چند بار دوستت دارم!
یکبار وقتی که هوا برم می دارد ،
قدم می زنیم
وقتی که خوابم می آید ... تو می آیی!
یکبار وقتی که باران ناز می کند
دلِ ناودان می شکند ... می بارد ...
وقتی که شب شروع می شود ... تمام می شود ...
یکبار دیگر هم دوستت دارم!
باقی روز را ...
هنوز را ...

"افشین صالحی"

۰۲ دی ۹۵ ، ۲۳:۰۰ ۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان
شنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
دستان من نمی‌توانند

دستان من نمی‌توانند

دستان من نمی‌توانند
نه، نمی‌توانند
هرگز این سیب را عادلانه قسمت کنند!
تو؛
به سهم خود فکر می‌کنی
من؛
به سهم تو ...



"گروس عبدالملکیان"

۱۳ آذر ۹۵ ، ۱۳:۰۰ ۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ حصار آسمان
فرصتی نمانده

فرصتی نمانده

فرصتی نمانده است
بیا همدیگر را بغل کنیم
فردا
یا من تو را می‏ کشم
یا تو چاقو را در آب خواهی شست

ادامه مطلب...
۲۸ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۵۹ ۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان