حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آکنده» ثبت شده است

پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۳۰ ب.ظ حصار آسمان
ببین من زنده ام یا نه!

ببین من زنده ام یا نه!

بزن پلڪی به هم گاهی ببین من زندہ ام یا نه؟
شڪستی قاب چشمم را ببین جان ڪندہ ام یا نه؟

نشستہ روی این میز و عذابم را نمی بینی
تو را تا اوج این قصه خودم آوردہ ام یا نه؟

بہ این لبخند زیبای تو معصومانه می خندم
خبر داری تو از آہ پس از هر خندہ ام یا نه؟

قلم را دست می گیرم، خجالت می ڪشم از تو
تو می فهمی ڪه از عطر تنت آڪندہ ام یا نه؟

خودت را بردی و رفتی، من اما عاشقت ماندم
حسابم ڪن همین حالا ببین بازندہ ام یا نه؟

نگاهی ڪن به بالا و بگو در گوش من آیا
ڪسی می دید از بالا ڪه من هم بندہ ام یا نه؟


"حسین آهنے"

۲۱ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۳۰ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
سه شنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۰۷ ب.ظ حصار آسمان
دلم از مهر تو آکنده هنوز

دلم از مهر تو آکنده هنوز

گاهگاهی که دلم می گیرد
پیش خود می گویم...
آنکه جانم را سوخت
یاد می آرد از این بنده هنوز؟

گفته بودند....
که از دل برود یار چو از دیده برفت
سالها هست که از دیده ی من رفتی لیک
دلم از مهر تو آکنده هنوز...!!


"حمید مصدق"

۱۹ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۰۷ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان