خسته ام بعد تو از این همه شب بیداری
دم به دم یاد تو و درد و غم و بیداری
برو هر جا بنشین پشت سرم حرف بزن
این چنین نیست ولی رسم امانت داری
خسته ام بعد تو از این همه شب بیداری
دم به دم یاد تو و درد و غم و بیداری
برو هر جا بنشین پشت سرم حرف بزن
این چنین نیست ولی رسم امانت داری
قاصدک! اشک مرا محض امانت بردی
ببرش، مال خودت، من که خودم بارانم
گوهر اشک مرا، هر چه که دارم ببرید
من مگر چند صباحی به جهان می مانم؟
"مسعود نوروزی راهی"
چیزی بگو بگذار تا همصحبتت باشم
لختی حریف لحظه های غربتت باشم
ای سهمت از بار امانت هر چه سنگین تر
بگذار تا من هم شریک قسمتت باشم