۹ مطلب با کلمهی کلیدی «توبه» ثبت شده است
يكشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۶، ۰۸:۰۰ ق.ظ
حصار آسمان
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ (186 بقره)
و چون بندگان از دوری و نزدیکی من از تو پرسند، بدانند که #من_به_آنها_نزدیک_خواهم_بود.
هر که مرا خواند، دعای او را اجابت کنم. پس بایست دعوت مرا بپذیرند و به من بگروند باشد تا به سعادت راه یابند.
#قرآن_کریم
از #خدای_بخشاینده به #تو
همچنین از این آیه دو طرح دیگه هم طراحی کردیم میتونین اونها رو از لینکهای زیر ببینید
-
طرح 2
- طرح 3
۲۱ آبان ۹۶ ، ۰۸:۰۰
۵
۰
حصار آسمان
جمعه, ۱۹ آبان ۱۳۹۶، ۱۰:۰۰ ب.ظ
حصار آسمان
لَو عُلِمَ المُدبِرونَ عَنّی کَیفَ اشتِیاقِی بِهِم وَ انتِظارِی إلی تُوبَتِهِم لَماتُوا شُوقاً الیّ و لَقُطعت أوصالِهم عَن مُوَدَّتی
اگر بندگان من،
که به من پشت کرده اند،
می دانستند که چقدر انتظار آنها را می کشم
و مشتاق بازگشت آنان هستم،
[هر آن] از [شدت] شوق می مُردند
و بند بند بدن آنها از هم جدا می شد.
#اسرار_الصلوة ص 19
۱۹ آبان ۹۶ ، ۲۲:۰۰
۱۱
۰
حصار آسمان
دوشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۶، ۱۲:۰۰ ب.ظ
حصار آسمان
همچنان وعدهی بخشایش شاهنشاهش
میکشد گمشدگان را به زیارتگاهش
نه در آیینه فهم است؛ نه در شیشه وهم
عاقلان آینه خوانندش و مستان آهش
به من از آتش او در شب پروانه شدن
نرسیده است به جز دلهره جانکاهش
از هم آغوشی دریا به فراموشی خاک
ماهی عمر چه دید از سفر کوتاهش؟
کفن برف کجا؟ پیرهن برگ کجا؟
خستهام مثل درختی که از آذر ماهش
باز برگرد به دلتنگی قبل از باران
سوره توبه رسیده است به بسم اللهاش
#فاضل_نظری
از مجموعه #اقلیت
۰۸ آبان ۹۶ ، ۱۲:۰۰
۴
۰
حصار آسمان
سه شنبه, ۲ آبان ۱۳۹۶، ۰۸:۰۰ ق.ظ
حصار آسمان
مرا ای ماهی دلمرده ی محبوس، یادت نیست؟
چه خواند این تنگ در گوش ات که اقیانوس یادت نیست؟!
همین اندازه می دانی که از تقدیر دلگیری
پریشانی ولی چیزی از آن کابوس یادت نیست!
منِ گمراه، با چشمان کورم تا خدا رفتم
تو اما راه را ای شیخ، بی فانوس یادت نیست!
در این پیرانه سر، ناگه به یاد توبه افتادی
گناهت را ولی افسوس... آه افسوس! یادت نیست
#حسین_زحمتکش
۰۲ آبان ۹۶ ، ۰۸:۰۰
۳
۰
حصار آسمان
جمعه, ۱۴ مهر ۱۳۹۶، ۰۸:۴۸ ق.ظ
حصار آسمان
باشد، تو نیز بر جگرم خنجری بزن
با من دم از هوای کس دیگری بزن
پرواز با رقیب اگر فرصتی گذاشت
روزی به آشیانه من هم سری بزن
ای دل به جنگ جمع رقیبان شتاب کن
سرباز نیمه جان! به صف لشکری بزن
درد فراق آمد و عشق از دلم نرفت
ای روزگار سیلی محکمتری بزن !
شاید که جام بشکنم و توبه ای کنم
ای مرگ! پیش از آنکه بیایی دری بزن …
#سجاد_سامانی
۱۴ مهر ۹۶ ، ۰۸:۴۸
۴
۰
حصار آسمان
دوشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۶، ۱۲:۰۱ ق.ظ
حصار آسمان
فریاد "هل من ناصر" امام بلند بود
آیا از طایفه شمریان کمک طلب میکرد؟
که میتوان گفت نه کاملا!
چون طلب کمک کردن از کسانی که غسل کرده بودند به نیت قربه الی الله برای قتل او، شاید خیلی از کسی مانند او، عاقلانه نباشد
گویی فریادی به بلندای تاریخ میزد
تا هر مبارز آزاده ای که عشق امام زمان خود را در دل دارد، به یاری اش بشتابد
به قول آقای رائفی پور: من ابا دارم که بگویم امام حسین (ع)
دوست دارم بگویم امام زمان سال 61 هجری
تا شاید در می یافتیم امام زمان سال 1439 هجری را!
تمام درس های عاشورا برای گریستن من و تو نیست!
برای این است که بیدارمان کند از این خواب
تا شاید بشنویم فریاد امام زمانمان را
و عرق شرم اگر اجازت داد، بگوییم که می خواهیم یکی از آن 313 یاری باشیم که 1400 سال است هنوز کامل نشده!
به زبان خودمانی:
میخوام فریاد هل من ناصر امام زمانم رو پاسخ بدم
اول از همه بگم که شرمنده ام بابت اینهمه تاخیر و آنهمه گناه
بعد بهش بگم که میخوام در حد توانم به فریادش لبیک بگم
در حد کم کردن گناهانم
از امروز چله نشینم تا اربعین
لیست پر کردم از گناهانی که باید محو بشن
از اون هایی که میبینم
و وای از آونهایی که نمیبینم و در من هست!
میخوام به دل شط بزنم تا شاید خودمو به امام زمانم رسوندم
اگر شما هم می خواین، بسم الله ...
یا علی
۱۰ مهر ۹۶ ، ۰۰:۰۱
۰
۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۸ مهر ۱۳۹۵، ۱۰:۰۰ ب.ظ
حصار آسمان
به مجنـــون گفت روزی ســـاربانی
چرا بیــــهوده در صحـــــرا دوانی ؟
اگر با لــیلی ات بودی ســــــر و کــار
من او را دیــدمش با دیگـــــری یار
سر و زلفش به دست دیــگران است
تو را بیهوده در صحرا دوان است
ز حرف ساربان مجـــنون فغــان کرد
جوابـــش ایـن ربـــــاعی را بیان کرد
درخت بی ثــــمر هــر کس نشــــــاند
دوای درد مجـــــــــــنون را بــدانـــد
میان عاشق و معشــوق رمزی است
چـــه دانـد آنــکه اشــــتر میچـــراند؟
بگفتــــا ســاربان : هان ای بد اخــــتر
گنـــــاهی از محبــــّــت نــیست بد تر
تو را ایــــــزد به تــوبه امر فرمــود
برو از عــــشق لیــــلا توبه کن زود
چو بشنید این سخن مجنون فغان کرد
دو دســـت خـویش را بر آسمان کرد
بگـفـــــتا : تــــوبه کردم تـــوبه اُ ولا
ز هر چــیــزی به غیر از عشق لیـلا
۰۸ مهر ۹۵ ، ۲۲:۰۰
۰
۰
حصار آسمان