۶ مطلب با کلمهی کلیدی «خیال خام» ثبت شده است
پنجشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۶، ۰۸:۰۰ ق.ظ
حصار آسمان
آنقدر ساده ام که گمان می کنم تو هم
مانند من به آنچه نشد فکر می کنی!
حتی خیال می کنم این من، خود تویی
اینجا نشسته ای و به خود فکر می کنی
شاید نباید این همه باور کنم ترا
شاید که اتفاق نیفتاده ای هنوز
شاید تجسم غزلی عاشقانه ای
جامانده در خیال من از خواب نیمروز
حتی اگر خیال منی دوست دارمت
(ای آنکه دوست دارمت اما ندارمت)
تو رفته ای و من به خدا غبطه می خورم
از بس که روز و شب به خدا می سپارمت
بگذار با خیال تو این روزهای تلخ
در استکان لب زده عمر حل شود
بگذار کام مرگ هم از شهد این خیال
روزی که هم پیاله من شد عسل شود
#مجید_آژ
۱۸ آبان ۹۶ ، ۰۸:۰۰
۳
۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۰۰ ق.ظ
حصار آسمان
بگذار یوسف تا ابد در چاه باشد
حتی زلیخا بعد از این خودخواه باشد
مرداب خواهد شد در آخر سرنوشتِ
رودی که در فکرش خیال ماه باشد
قدر سکوت بغض هایش حرف دارد
مردی که بین خنده هایش آه باشد!
ای کاش نفرینم کنی آهت بگیرد
بعد از تو باید زندگی کوتاه باشد
پایان راه "هفت شهر عشق" یعنی
زانوی عاشق با سرش همراه باشد
بعد از تو باید آنقدر بی کس بمانم
تنها خدا از درد من آگاه باشد
وقتی زلیخایی نباشد چاره ای نیست
بگذار یوسف تا ابد در چاه باشد
"علی صفری"
۱۱ آذر ۹۵ ، ۰۱:۰۰
۳
۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۰۰ ب.ظ
حصار آسمان
آنک بیباده کند جان مرا مست کجاست؟
و آنک بیرون کند از جان و دلم دست کجاست؟
و آنک سوگند خورم جز به سر او نخورم
و آنک سوگند من و توبهام اشکست کجاست؟
و آنک جانها به سحر نعره زنانند از او
و آنک ما را غمش از جای ببردهست کجاست؟
جان جانست و گر جای ندارد چه عجب
این که جا میطلبد در تن ما هست کجاست؟
غمزه چشم بهانهست و زان سو هوسیست
و آنک او در پس غمزهست دل خست کجاست؟
پرده روشن دل بست و خیالات نمود
و آنک در پرده چنین پرده دل بست کجاست؟
عقل تا مست نشد چون و چرا پست نشد
و آنک او مست شد از چون و چرا رست کجاست؟
"مولانا"
۲۸ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۰۰
۱
۰
حصار آسمان
سه شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۰۰ ق.ظ
حصار آسمان
زندگی "باغی" است...
که با عشق "باقی" است.
"مشغول دل" باش ... نه "دل مشغول".
بیشتر "غصه های ما" از"قصه های خیالی ماست".
پس بدان اگر "فرهاد" باشی
همه چیز "شیرین" است!
۰۲ شهریور ۹۵ ، ۰۸:۰۰
۰
۰
حصار آسمان
جمعه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۰۰ ب.ظ
حصار آسمان
هر چه به جز خیالِ او
قصد حریم دل کند
در نگشایمش به رو،
از در دل برانمش..!
حضرت عشق: "مولانا"
۲۲ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۰۰
۱
۰
حصار آسمان
چهارشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۱۶ ق.ظ
حصار آسمان
خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود
و مـاه را زِ بلندایش به روی خاک کشیدن بود
پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد
که عشق ـ ماه بلند من ـ ورای دست رسیدن بود
۲۰ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۱۶
۱
۰
حصار آسمان