۱۶۹ مطلب با کلمهی کلیدی «عاشق دل خسته» ثبت شده است
دوشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۶، ۱۲:۰۰ ب.ظ
حصار آسمان
مگو پرنده در این لانه ماندنش سخت است
بمان ! که مهر تو از سینه راندنش سخت است
چگونه دل نسپاری به دیگران ؟ که دلت
کبوتری است که یک جا نشاندنش سخت است
چه حال و روز غریبی که قلب عاشق من
اسیر کردنش آسان، رهاندنش سخت است
زبان حال دلم را کسی نمیفهمد
کتیبههای ترک خورده خواندنش سخت است
هزار نامه نوشتم بدون ختم کلام
حدیث شوق به پایان رساندنش سخت است
#سجاد_سامانی
۰۱ آبان ۹۶ ، ۱۲:۰۰
۵
۰
حصار آسمان
سه شنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۶، ۱۲:۰۰ ب.ظ
حصار آسمان

زهر مار و دوستش داری، ولم کن لعنتی !
درد و شب تا صبح بیداری، ولم کن لعنتی!
بعد از این دیگر نبینم تب کنی با یاد ِ او
خسته هستم از پرستاری، ولم کن لعنتی!
قهوه اش کم ترکمن چای ِ تو را بر باد داد؟
کوفت و چشمان ِ قاجاری! ولم کن لعنتی!
کور بودی و ندیدی بر سرش تور ِ سپید؟
رفته از یاد ِ تو انگاری، ولم کن لعنتی!
کم نشستی گریه کردی، خش به خش با برگها
پشت ِ آن ماشین ِ گلکاری؟ ولم کن لعنتی!
جز دو چشم ِ خیس ِ پُر حسرت که از تو دور شد
شد چه سهمت از وفاداری؟ ولم کن لعنتی!
باز بغ کردی نشستی گوشه ای با خاطرات
همصدا با چاردیواری؟ ولم کن لعنتی!
مرگ و دلتنگی! نکش این قدر آه از پشت ِ آه
مرده شوی ِ زیر سیگاری، ولم کن لعنتی!
"خسته ام من، مثل ِ مرغ ِ بی بال و پر.." دیگر بس است
خسته ام از بغض ِ "یسّاری"، ولم کن لعنتی!
من رفیق ِ دردهای ِ هر شب ِ تو نیستم
بیخیالم شو چه اصراری؟ ولم کن لعنتی!
شاعر دیوانه! پا بردار از روی ِ دلم
کم کن از دوش ِ جهان باری، ولم کن لعنتی!
آینه بشکن زد و گفت عاشقش هستی هنوز؟
شاهرگ با گریه گفت: "آری.. ولم کن لعنتی"!
#شهراد_میدری
نقاشی اثری از حامد الملک مشعشع المعانی :)
دیگه بهتر از این در نیومد. تخصص اصلی من منظره ست نه این چیزا
رنگ آمیزی با فتوشاپ صورت گرفته
۲۵ مهر ۹۶ ، ۱۲:۰۰
۳
۰
حصار آسمان
دوشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۶، ۰۵:۰۰ ب.ظ
حصار آسمان
گاهی با خود می اندیشم
که اگر امشب، آخرین شب دنیا باشد؛
حسرت چه کسی بیشتر خواهد بود؟
من؟ که تا آخرین نفس، به یادش اشک ریختم و عشقش را چون تاجی بر سر نهادم
یا او؟ که تا آخرین نفس، در شکستن دلم، تردید نکرد!
دنیا همین است بانو
یک روز هست ... هست ... و هست
اما یک روز ....
نه تنها نیست، بلکه دیگر هرگز نخواهد بود
نه فرصتی برای عشق و دوست داشتنی هست
نه مجالی برای گفتن!
چه سعادتی از این بالاتر، که تا آخرین نفس، پایبندش باشی؟!
هستم تا آخرین نفس ...!
#حصار_آسمان
۲۴ مهر ۹۶ ، ۱۷:۰۰
۴
۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۶، ۰۵:۰۰ ب.ظ
حصار آسمان
پلنگ سنگی دروازه های بسته شهرم
مگو آزاد خواهی شد که من زندانی دهرم
تفاوت های ما بیش از شباهت هاست باور کن
تو تلخی شراب کهنه ای من تلخی زهرم
مرا ای ماهی عاشق رها کن فکر کن من هم
یکی از سنگ های کوچک افتاده در نهرم
کسی را که برنجاند تو را، هرگز نمی بخشم
تو با من آشتی کردی ولی من با خودم قهرم
تو آهوی رهای دشت های سبزی اما من
پلنگ سنگی دروازههای بسته شهرم
#فاضل_نظری
۲۳ مهر ۹۶ ، ۱۷:۰۰
۴
۰
حصار آسمان
شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۰۰ ب.ظ
حصار آسمان
زندگى آموخت گاهى سربزیرى بهتر است
وقت دلتنگى برایت گوشه گیرى بهتر است
دخترى زیبا که در رویا تو را بوسیده است
دست در دست کسى دیدى، بمیرى بهتر است
بغض دارى، خیره مى مانى به عکسى توى قاب
خوب مى دانى در آغوشش نگیرى بهتر است
روزها دلگیر و تکرارى است اما شب که شد
زیر ماه و "کوچه" گردى با "مشیرى" بهتر است
سنگ هم عاشق شود گوهر صدایش مى کنند
در دل معشوق اگر باشى اسیرى بهتر است
#فریدون_مشیری
اعتراف میکنم که در انتخاب تصویر برای طراحی خوب عمل نمیکنم. وگرنه طراحی هام خیلی خیلی بهتر می بود. البته شاید اینکه تصاویر زیادی ندارم هم بی دلیل نباشه!
۲۲ مهر ۹۶ ، ۲۲:۰۰
۶
۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۶، ۱۲:۰۰ ب.ظ
حصار آسمان
واقعا دوستت دارم
گرچه شاید گاهی
چنین به نظر نرسد
گاه شاید به نظر رسد
که عاشق تو نیستم
گاه شاید به نظر رسد
که حتی دوستت هم ندارم
ولی درست در همین زمان هاست
که باید بیش از همیشه
مرا درک کنی
چون در همین زمان هاست
که بیش از همیشه عاشق تو هستم
ولی احساساتم جریحه دار شده است
با این که نمی خواهم
می بینم که نسبت به تو
سرد و بی تفاوتم
درست در همین زمان هاست که می بینم
بیان احساساتم برایم خیلی دشوار می شود
اغلب کرده تو ، که احساسات مرا جریحه دار کرده است
بسیار کوچک است
ولی آن گاه که کسی را دوست داری
آن سان که من تو را دوست دارم
هر کاهی کوهی می شود
و پیش از هر چیزی این به ذهنم می رسد
که دوستم نداری
خواهش می کنم با من صبور باش
می خواهم با احساساتم
صادق تر باشم
و می کوشم که این چنین حساس نباشم
ولی با این همه
فکر می کنم که باید کاملا اطمینان داشته باشی
که همیشه
از همه راه های ممکن
عاشق تو هستم
#پابلو_نرودا
۱۶ مهر ۹۶ ، ۱۲:۰۰
۲
۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۶، ۰۹:۱۵ ق.ظ
حصار آسمان
من فقط میخواستم از لانه اش و تخم هایش عکس بگیرم...
از نیتم که خبر نداشت پرنده،
ترسیده بود
عزیزش بودند
از این شاخه به آن شاخه میپرید!
برای منِ عاشق هم...
فرقی ندارد چه کسی و به چه بهانه ای نزدیک تو بشود...
میترسم!
#طاهره_اباذری_هریس
۱۶ مهر ۹۶ ، ۰۹:۱۵
۳
۰
حصار آسمان