۴ مطلب با کلمهی کلیدی «وجدان» ثبت شده است
يكشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۰۰ ب.ظ
حصار آسمان
به یاد آن کسى که چشم هایش برده جانم را
تفال میزنم هر شب مَفاتیحُ الجَنانَم را
من آن آموزگارم که سوال از عشق میپرسم
ولیکن خود نمیدانم جواب امتحانم را
کمى از درد ها را با بُتم گفتم مرا پس زد
دریغا که خدایم هم نمى فهمد زبانم را
به قدرى در میان مردم خوشبخت بدنامم
که شادى لحظه اى حتى نمى گیرد نشانم را
تو دریایى و من یک کشتى بى رونقِ کُهنه
که هى بازیچه میگیرى غرورم ، بادبانم را
شبیه قاصدک هاى رها در دشت میدانم
لبت بر باد خواهد داد روزى دودمانم را
دلم مى خواهد از یک راز کهنه پرده بردارم
امان از دست وجدانم که مى بندد دهانم را
#سیدتقی_سیدی
۲۳ مهر ۹۶ ، ۲۲:۰۰
۲
۰
حصار آسمان
سه شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۰۰ ب.ظ
حصار آسمان
ابتدا آرزو میکنم آنقدر لیاقت داشته باشی که
عاشق شوی!
"یک عشق واقعی"
و پس از آن؛
آنقدر شجاعت داشته باشی که بگویی "دوستت دارم"
و بعد؛
آنقدر محبت و وجدان و شهامت داشته باشی
که در خوبی و بدی او را همراهی کنی
و سپس؛
آنقدر سعادت داشته باشی که تا آخر عمر با اوی قصه هایت دلدادگی کنی
و پایدارترین عشق جهان را رقم بزنی!
و اگر همه اینها برآورده شد، دیگر آرزویی برایت ندارم!
از قلبت شروع کن!
پاک که باشد، لیاقتش را پیدا خواهی کرد
#حصار_آسمان
#آرزو_به_سبک_حصار_آسمان
برگرفته از آرزوی زیبای #ویکتور_هوگو
۰۴ مهر ۹۶ ، ۲۲:۰۰
۴
۰
حصار آسمان
جمعه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۰۰ ب.ظ
حصار آسمان
تا حالا شده یه گلدون خیلی خیلی خوشگل توو گل فروشی ببینید و بی دلیل ازش خوشتون بیاد. ناخود آگاه برید تو مغازه و با اون گلدون بیایید بیرون؟
روز اول یه حس خیلی خوب دارید. همش به گل های خوشگل اون گلدون فکر میکنید و اینکه چه فکر خوبی کردید.
یه کم که میگذره گلهاش پلاسیده میشه!
شمام کم کم یادتون میره بهش آب بدید و بهش توجه کنید یا بذاریدش جلوی آفتاب و ...
این کار باعث میشه اون گل هر روز ضعیف و ضعیف تر بشه. تا جایی که شما دیگه دوستش نداشته باشید. دیگه قیدشو بزنید و حتی دیگه بهش آب هم ندید!
یه روز که اتفاقی از کنارش رد میشید، میبینید گیاه زیبای شاداب دوست داشتنیتون، کمرش شکسته و شمام اونو میندازید توو سطل آشغال که با دیدنش عذاب وجدان نگیرید!
حالا رابطه های امروزی هم حکایت همین گلدونه.
یه نفر رو میاریم تو زندگیمون. اولش خوشحالیم. بعدش بهش بی توجهی میکنیم بهش اهمیت نمیدیم. دیگه مثل روز اول قدرشو نمیدونیم و اون تغییر میکنه و ما واسه موندنش نمیجنگیم!
پاش وانمی ایستیم و خوب اونم مسلما کمرش میشکنه!
ما هم واسه اینکه عذاب وجدان نگیریم از دیدن اون آدم با همون حال و اوضاع، رهاش میکنیم بین یه عالمه آدمای جور واجور...
اون آدم بعد شما زنده میمونه ولی [دیگه زندگی نمیکنه] ....
"مینا نسیمى"
۲۲ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۰۰
۳
۱
حصار آسمان
شنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ
حصار آسمان
در زندگی هیچ چیز مهمتر از این نیست که
با قلب و وجدان خودت در آرامش باشی
"کارین مونسن"
پی نوشت های مرتبط با وب:
- استعارههای معمول مورد استفاده برای وجدان شامل "نور درونی" میباشد.
- در تعبیرات علمی ، وجدان را ناخدای کشتی وجود و فرمانده انسان معرفی کرده اند که فرمان حیات را در دست دارد . به ما دستور می دهد به چه سویی حرکت کنیم و از حرکت درچه سمتی بپرهیزیم .
- اسلام وجدان را گواه و شاهدی برای انسان می داند که نگهبانی راستین در تشخیص اعمال نیک از بد است وسعی دارد از رهگذر انس و عادت به آن ، رفتار آدمی را تحت کنترل در آورد. در جنبه ی اهمیت وجدان باید گفت آن را برتر از دانش دانسته اند زیرا در وضع ومقامی است که برتر از پرسش و پاسخ ، مشاهده ی ظاهر ، و ارزیابی از باطن کار می کند . درهمان هنگام که فردی خلاف واقعیت می گوید و در برابر قاضی به دروغ متوسل می شود ، خود می داند که واقعیت چیست و جداً دچارعذاب وجدان است.
- رفتار وجدانی آن رفتاری است که درآن دروغ وخیانت نیست ، فریب و ریا نیست ، کلک زدن و تظاهرنیست . رفتاری است طبیعی ، عادی ، موافق خواست درونی و همراه با رضایت خاطر و بدون هیچ دغدغه و تشویش.
- در این رفتار زجر دادن و آزار کردن ، کشتن و ناراحت کردن مطرح نیست . اگرعمل نادرستی پدید آید ، وجدان آن را تقبیح می کند. وجدان بدی ها را شناخته و از آن احتراز می کند. صدای وجدان، همان روح سرزنشگر درون ماست. که اگر برای مدتی به صدایش گوش ندهیم، به مرور زمان صدایش را نخواهیم شنید.
- رفتار وجدانی رفتاری توأم با آرامش و تعادل است . انسان از ظهور و بروز آن احساس نگرانی ندارد. موجب زحمتی برای دیگری نیست و خود انسان هم از آن احساس گناه و پشیمانی ندارد. انسانها اگر در مسیر حیات خود مانعی برای خویش نبینند تن به چنین رفتاری خواهند داد. زیرا در زندگی شخصی و اجتماعی اصل را براین قرار داده اند که از محاکمه وجدان دور و بر کنار باشند.
پی نوشت های من:
- وجدان رو صدای خدا میدونن. خداوند در انسان فطرتی قرار داده که اون فطرت ما رو به سمت منبا و مبدا خودش، یعنی خداوند فرا میخونه. اون فطرت پاک و بی نقص خلق میشه. اما به مرور زمان، تیرگی ها و کدورات اون رو ناپاک میکنن. وقتی فطرت ناپاک شد، مثل آیینه زنگار گرفته، نمیتونه واقعیت رو به طور کامل به ما نشون بده. پس به میزان ناپاکی ما، صدای وجدان ما هم ضعیف تر و کارایی اون کمتره.
- باور کن کسانی که قتل و غارت میکنن هم وجدان دارن. ولی اگه از اون وجدان کاری ساخته بود، اونها هرگز مرتکب این اعمال نمیشدن. پس مراقب اعمال و افکار و رفتارت باش تا وجدانت رو به اون سمت نکشونن. اگه از راه دور بشی، دیگه امکان داره هرگز راهتو پیدا نکنی.
۱۷ مهر ۹۵ ، ۲۳:۵۹
۲
۰
حصار آسمان