زمانه یک سر سوزن اگر که غیرت داشت
تو سهم من شده بودی و عشق حرمت داشت

همیشه بی تو جهان لحظه لحظه اش غم بود
اگرچه - ازتو چه پنهان - غم تو لذت داشت

جهان به شیوه ی دلخواه من نمیچرخید
و صبح صادق من غربت هدایت داشت

تو هم شبیه زمانه مرا زمین زده ای
نمی شود که به این رسم زشت عادت داشت

نخواستی که بفهمی دل شکسته ی من
فقط نیاز به یک ذره استراحت داشت

برو به عاقبت این قضیه فکر نکن
برو کنار کسی که به تو محبت داشت

و شک نکن که تو را در بهشت میبینم
اگر حیات پس از مرگ واقعیت داشت

"امید صباغ نو"