ساده که میشوی؛
همه چیز خوب میشود
خودت
غمت
مشکلت
غصه ات
هوای شهرت
آدمهای اطرافت
حتی دشمنت!
یک آدم ساده که باشی؛
برایت فرقی نمیکند که تجمل چیست
که قیمت تویوتا لندکروز چند است
فلان بنز آخرین مدل ، چند ایربگ دارد
مهم نیست
نیاوران کجاست
شریعتی و پاسداران و فرشته و الهیه
کدام حوالی اند
رستوران چینی ها
گرانترین غذایش چیست
ساده که باشی؛
همیشه در جیبت شکلات پیدا میشود
همیشه لبخند بر لب داری
بر روی جدولهای کنار خیابان راه میروی
زیر باران، دهانت را باز میکنی و قطره قطره مینوشی
آدم برفی که درست میکنی
شال گردنت را به او میبخشی
ساده که باشی؛
همین که بدانی بربری و لواش چند است
کفایت میکند
نیازی به غذای چینی نیست
آبگوشت هم خوب است
ساده که باشی؛
آدم ها خیلی زود دوستت می شوند
و تو خیلی دیر می فهمی دشمنت بودند
ساده که باشی؛
آدم ها با همۀ کمبودهایشان به غرورت حمله می کنند
و با همۀ غرورشان مچاله ات می کنند
ساده که باشی؛
تو همیشه رو بازی می کنی
و آدم ها همیشه بازیگران ِ پشت پرده می مانند
ساده که باشی؛
اوقات بیکاری آدم ها را با سادگی ات پُر می کنند
و خود در لحظه های اندوه ، تنها می مانی
ساده که باشی؛
سادگی ات را حماقت می خوانند و
کسی نمی فهمد که تو از فرط ِ" آدم بودن" ساده ای
ساده ام
تو بخند به امروز و روزگارم
من هم میخندم به فردا و روزگارت...!