تخت من بی شک
درختی بوده منزوی
در جنگلی انبوه...
که تنش به تنم خورد
تنهاییش
به من سرایت کرد...
تا شلوغی شهر را
تنها قدم بزنم...
سالهاست
گوشه اتاق خواب
را با هم
گریسته ایم...
"اکبر آقارضایی شیخلری"
تخت من بی شک
درختی بوده منزوی
در جنگلی انبوه...
که تنش به تنم خورد
تنهاییش
به من سرایت کرد...
تا شلوغی شهر را
تنها قدم بزنم...
سالهاست
گوشه اتاق خواب
را با هم
گریسته ایم...
"اکبر آقارضایی شیخلری"
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.