حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۴۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حسرت» ثبت شده است

چهارشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
نکند مادرم از بوسه ی مان بو ببرد

نکند مادرم از بوسه ی مان بو ببرد

اگر امشب بت من دست به ابرو ببرد
خبر مرگ مرا باد به هر سو ببرد

هر کسی شعر به چشمان تو تقدیم کند
مثل این است که رقاصه به باکو ببرد

ادامه مطلب...
۰۳ شهریور ۹۵ ، ۲۰:۰۰ ۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
سه شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
بگویید آن کمان ابرو سپاهش را نگه دارد

بگویید آن کمان ابرو سپاهش را نگه دارد

به رسم صبر، باید مرد آهش را نگه دارد
اگر مرد است، بغض گاهگاهش را نگه دارد

پریشان است گیسویى در این باد و پریشان تر
مسلمانى که میخواهد نگاهش را نگه دارد

ادامه مطلب...
۰۲ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۰۰ ۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان
سه شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۵، ۰۴:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
آمدیّ و همه ی فرضیه ها ریخت به هم!

آمدیّ و همه ی فرضیه ها ریخت به هم!

حسّ و حال همه ی ثانیه ها ریخت به هم
شوق یک رابطه با حاشیه ها ریخت به هم

گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید
آمدیّ و همه ی فرضیه ها ریخت به هم!

ادامه مطلب...
۰۲ شهریور ۹۵ ، ۱۶:۰۰ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان
شنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۳۰ ب.ظ حصار آسمان
پادشاهی که به جنگ آمد و افتاد منم

پادشاهی که به جنگ آمد و افتاد منم

با تواَم عشق قسم خورده ی پنهانی ِمن
با تواَم بی خبر از حال و پریشانی ِ من

با تواَم لعنتیِ خالی از احساس بفهم
بی قرارت شده ام شاعره ی خاص بفهم

ادامه مطلب...
۳۰ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۳۰ ۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان
شنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
کو رفیق راز داری؟ کو دل پرطاقتی؟

کو رفیق راز داری؟ کو دل پرطاقتی؟

گفته بودی درد دل کن گاه با هم صحبتی
کو رفیق راز داری؟ کو دل پرطاقتی؟

شمع وقتی داستانم را شنید آتش گرفت
شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتی

ادامه مطلب...
۳۰ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۰۰ ۸ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان
شنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
یک روز دو دلباخته بودیم من و تو!

یک روز دو دلباخته بودیم من و تو!

ای صورت پهلو به تبدل زده! ای رنگ
من با تو به دل یکدله کردن، تو به نیرنگ

گر شور به دریا زدنت نیست از این پس
بیهوده نکوبم سر سودازده بر سنگ

ادامه مطلب...
۳۰ مرداد ۹۵ ، ۰۹:۰۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
نمیرنجم اگر باور نداری عشق نابم را

نمیرنجم اگر باور نداری عشق نابم را

لبت نه گوید و پیداست میگوید دلت آری
که اینسان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری

دلت می آید آیا از زبانی این همه شیرین
تو تنها حرف تلخی را همیشه بر زبان آری؟

نمی رنجم اگر باور نداری عشق نابم را
که عاشق از عیار افتاده در این عصر عیاری

چه میپرسی ضمیر شعر هایم کیست آن من؟
مبادا لحظه ای حتی مرا اینگونه پنداری

ترا چون آرزو هایم همیشه دوست خواهم داشت
به شرطی که مرا در آرزوی خویش نگذاری

چه زیبا میشود دنیا برای من اگر روزی
تو از آنی که هستی ای معما پرده برداری

چه فرقی میکند فریاد یا پژواک جان من؟
چه من خود را بیازارم چه تو خود را بیازاری

صدایی از صدای عشق خوش تر نیست حافظ گفت
اگرچه بر صدایش زخم ها زد تیغ تاتاری

"محمد علی بهمنی"

  • پی نوشت: این شعر با صدای عبدالله روا، دکلمه شده است که میتوانید آنرا از این [ لینک ] دانلود نمایید.
۲۸ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۰۰ ۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
حصار آسمان