حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۴۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خدای مهربان» ثبت شده است

دوشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
شاید دوباره همدیگر را پیدا کنیم

شاید دوباره همدیگر را پیدا کنیم

شاید مرا به یاد نیاوری
 اما من تو را خوب می شناسم
ما همسایه شما بودیم
و شما همسایه ما
و همه مان همسایه خدا
ادامه مطلب...
۰۱ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۰۰ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
شنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ حصار آسمان
آغوشت را امشب به من میدهی؟

آغوشت را امشب به من میدهی؟

ﺧﺪﺍﯾــﺍ ! ﺁﻏﻮﺷـﺕ ﺭﺍ ﺍِﻣﺸﺐ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﺪَﻫﯽ ؟

ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻔﺘﻦ ! ﭼﯿﺰﯼ ﻧـَﺪﺍﺭﻡ ..

ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻨﻔﺘﻦِ ﺣﺮﻓﻬـﺎﯼ ﺗﻮ ؛ ﮔﻮﺵ ﺑﺴﯿـﺎﺭ ...

ادامه مطلب...
۲۳ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۵۹ ۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
حصار آسمان
جمعه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ حصار آسمان
در شهر میگشت و محبت میخرید

در شهر میگشت و محبت میخرید

عاشقی دیدم که از معشوقه حسرت می خرید
تکه تکه قلب را می داد و مهلت می خرید


تا سحر بیدار بود و با زبانِ عاشقی
جرعه جرعه شعر می نوشاند و لکنت می خرید

ادامه مطلب...
۲۲ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۵۹ ۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان
دوشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۳۸ ب.ظ حصار آسمان
متجلی به خدا - دست نوشته

متجلی به خدا - دست نوشته

زیباترین طلوع را کسی خواهد دید، که روز دیگری را تیره و تار نکرده باشد...
بهترین عشق شامل قلبی خواهد شد، که سخت ترین شرایط را تحمل کرده است...
آسوده ترین وجدان در انسانی تجلی خواهد یافت، که اندیشه آزار کسی را در خود راه نداده...
با هویت ترین انسانها کسی است که هویت دیگران را نابود نکرده باشد...
با صلابت ترین قلب ها از آن کسیست که قلب دیگری را نشکسته باشد...
کسی زودتر بخشیده خواهد شد، که زودتر دیگران را بخشیده باشد...
کسی صداقت دارد، که بخواهد حرف راست دیگران را بشنود و نه دروغ...
کسی صعود خواهد کرد که کس دیگر را سقوط نداده باشد...
آسایش و آرامش نصیب قلبی است که قلب دیگران را نرنجانده باشد...
اگر همیشه عشق بورزی، بی شک روزی همه آنچه داده ای را پس خواهی گرفت...
این دنیا دار مکافات است. حواست را جمع کن...
بیشتر از آنچه که فکرش را بکنی، به همدیگر پیوند خورده ایم!
ما همه مخلوقات یک خداییم
خدایی که هیچگاه ظلم نمیکند، حق نمیخورد، بیداد نمیکند، هیچکس را دست خالی رد نمیکند، کرامت، صداقت، عشق، مهربانی، وفاداری، پاکی و بخشش جزو خصوصیات اوست...
مگر نه اینکه ما باید آیینه او باشیم؟
لوح وجودی ات را پاک کن تا ببینی؛
مشمول راست ترین سخن ها، پر شور ترین عشق ها، پر حرارت ترین قلب ها، زیباترین طلوع ها، آسوده ترین وجدانها، رفیع ترین درجات و آرامش بخش ترین لحظات میشوی...
من بعید میدانم خداوند چیزی را از کسی دریغ داشته باشد
هر چه میخواهی به دست آور

[برای درک آغوشم
شروع کن
یک قدم با تو
تمام گام های مانده اش با من]

"حصار آسمان"

۱۸ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۳۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۲۱ ب.ظ حصار آسمان
ناامیدی از خدا معنا ندارد

ناامیدی از خدا معنا ندارد

خدای تعالی میفرماید:
به عزت و جلال و بزرگواری و جایگاه مرتفع عرشم سوگند،
امید هر کس را که به جز به من امیدوار باشد حتماً و حتماً به وسیله ی نومیدی، خواهم برید

ادامه مطلب...
۱۴ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۱۱ ب.ظ حصار آسمان
رهایت من نخواهم کرد

رهایت من نخواهم کرد

منم زیبا
که زیبا بنده ام را دوست می دارم
تو بگشا گوش دل
پروردگارت با تو می گوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
رها کن غیر من را آشتی کن با خدای خود
تو غیر از من چه می جویی؟
تو با هر کس به غیر از من چه می گویی؟
تو راه بندگی طی کن عزیزم، من خدایی خوب می دانم
تو دعوت کن مرا با خود به اشکی، یا خدایی میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست می دارم
طلب کن خالق خود را، بجو ما را، تو خواهی یافت
که عاشق می شوی بر ما و عاشق می شوم بر تو
ز وصل عاشق و معشوق هم، آهسته می گویم، خدایی عالمی دارد
تویی زیباتر از خورشید زیبایم، تویی والاترین مهمان دنیایم
که دنیا بی تو چیزی چون تو را کم داشت
وقتی تو را من آفریدم بر خودم احسنت می گفتم
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر می گردد؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی؛ ببینم من تو را از درگهم راندم؟
که می ترساندت از من؟ رها کن آن خدای دور!
آن نامهربان معبود. آن مخلوق خود را
این منم، پروردگار مهربانت، خالقت. اینک صدایم کن مرا. با قطره ی اشکی
به پیش آور دو دست خالی خود را
با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم
غریب این زمین خاکی ام. آیا عزیزم حاجتی داری؟
بگو جز من کس دیگر نمی فهمد. به نجوایی صدایم کن. بدان آغوش من باز است
قسم بر عاشقان پاک با ایمان
قسم بر اسبهای خسته در میدان
تو را در بهترین اوقات آوردم
قسم بر عصر روشن، تکیه کن بر من
قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور
قسم بر اختران روشن اما دور، رهایت من نخواهم کرد
برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو می گوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان، رهایت من نخواهم کرد

"کیوان شاهبداغی"

۱۴ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۱۱ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان