حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۲۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دعا» ثبت شده است

دوشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۷، ۱۱:۳۲ ب.ظ حصار آسمان
سوگند به حق خودم که دوستت دارم

سوگند به حق خودم که دوستت دارم

باری به عزّتت ای سید و مولای من، به راستی سوگند می خورم، اگر مرا در سخن گفتن آزاد بگذاری، در میان اهل دوزخ به پیشگاهت سخت ناله سر دهم همانند ناله آرزومندان و به درگاهت بانگ بردارم همچون بانگ آنان که خواهان دادرسی هستند و هر آینه به آستانت گریه کنم چونان که مبتلا به فقدان عزیزی می باشند و صدایت می زنم: کجایی ای سرپرست مؤمنان، ای نهایت آرزوی عارفان، ای فریادرس خواهندگان فریادرس، ای محبوب دلهای راستان و ای معبود جهانیان، آیا این چنین است، ای خدای منزّه، و ستوده که در دوزخ بشنوی صدای بنده مسلمانی که برای مخالفتش با دستورات تو زندانی شده و مزه عذابش را به خاطر نافرمانی چشیده و میان درکات دوزخ به علّت جرم و جنایتش محبوس شده، و حال آنکه در درگاهت سخت ناله می زند، همچون ناله آن که آرزومند رحمت توست، و با زبان اهل توحیدت تو را می خواند، و به ربوبیتت به پیشگاهت توسّل می جوید، ای مولای من، چگونه در عذاب بماند و حال آنکه امید به بردباری گذشته ات دارد یا آتش چگونه او را به درد آورد درحالی که بخشش و رحمت تو را آرزو دارد؟! یا چگونه شعله آتش او را بسوزاند درحالی که فریادش را می شنوی و جایش را می بینی؟ ! یا چگونه آتش او را دربر بگیرد و حال آنکه از ناتوانی اش خبر داری؟ ! یا چگونه در طبقات دوزخ به این سو و آن سو کشانده شود درحالی که راستگویی اش را می دانی؟ ! یا چگونه فرشته های عذاب او را با خشم برانند و حال آنکه تو را به پروردگاریت می خواند؟ ! یا چگونه ممکن است بخششت را در آزادی از دوزخ امید داشته باشد و تو او را در آنجا به همان حال واگذاری؟ ! هیهات که چنین معروف نباشد و این گمان به فضل تو نرود و به رفتار با بندگان موحدت که همه احسان و عطا بوده، این معامله شباهت ندارد...
 
 
فرازی از دعای کمیل
 
پ.ن: تو مهربان تر و بزرگوار تر از آنی که پس از آنکه بنده ای را به بارگاهت اذن دخول داده ای، از خود برانی، یا آنگاه که مهر خود را در دلی انداخته ای، زان پس آن دل را به حال خود واگذاری...
 
 [ دانلود طرح با کیفیت اصلی ]

۱۹ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۳۲ ۵۰ نظر موافقین ۲۲ مخالفین ۱
حصار آسمان
چهارشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۷:۳۵ ب.ظ حصار آسمان
هر وقت دیدی تاخیر افتاد، پشت در بایست!

هر وقت دیدی تاخیر افتاد، پشت در بایست!

من دم در ایستاده بودم نه در را می‌زدم و نه می‌‌رفتم. گفت خوب کاری کردی. راه همین است. هر وقت دیدی تاخیر افتاد پشت در بایست. مبادا در را بزنی. در را نزنید و دور هم نروید. مبادا ول کنی بروی و بگویی چیزی نمی‌دهند. با هنر و فهمت تا پشت در برو. در را محکم نزنی. یا اصلاً در را نزن. صاحبخانه خودش می‌داند. آنجا بنشین.
ببین که کمی پشت در ایستادن خوب است. به اشاره ملتفت شو. از یکسال، پنج سال پشت در ایستادن نترس. پشت در، بهترین جاست.
بی‌ادب نباشید. علم و فهم را به زور نمی‌شود از جایی گرفت. در دستگاه خوبان و مافوق ما همه چیز با تسلیم به دست می‌آید.
اگر در پایان ماندیم خدا کمک می‌کند. شاید یک وقت خداوند دید در کارتان صدق دارید و پشت در هم نایستادید. همین که می‌رسید، در باز است. برای بعضی‌ها گفت ما از اول در نداشتیم. خودتان با سوء ظنتان در درست کردید. در دستگاه‌ها و دستگاه اولیاء و انبیاء ما، اصلاً هیچ جا در نگذاشتیم.

کتاب طوبی محبت؛ جلد3 – ص 70
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی

پا نوشت: از متن اصلی نت برداری شده. متن اصلی اضافات دیگه ای هم داره.

پی نوشت 1: حلول ماه مبارک رمضان بر همه مبارک.
پی نوشت 2: خیلی امیددارم که امسال سال آخر غیبت باشه.

۲۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۹:۳۵ ۱۱ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
حصار آسمان
چهارشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۵:۱۴ ب.ظ حصار آسمان
بکن معامله‌ای وین دل شکسته بخر

بکن معامله‌ای وین دل شکسته بخر

به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست
که مونس دم صبحم دعای دولت توست

سرشک من که ز طوفان نوح دست برد
ز لوح سینه نیارست نقش مهر تو شست

بکن معامله‌ای وین دل شکسته بخر
که با شکستگی ارزد به صد هزار درست

زبان مور به آصف دراز گشت و رواست
که خواجه خاتم جم یاوه کرد و بازنجست

دلا طمع مبر از لطف بی‌نهایت دوست
چو لاف عشق زدی سر بباز چابک و چست

به صدق کوش که خورشید زاید از نفست
که از دروغ سیه روی گشت صبح نخست

شدم ز دست تو شیدای کوه و دشت و هنوز
نمی‌کنی به ترحم نطاق سلسله سست

مرنج حافظ و از دلبران حفاظ مجوی
گناه باغ چه باشد چو این گیاه نرست

#حافظ

۱۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۷:۱۴ ۹ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان
دوشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۶، ۰۸:۵۶ ب.ظ حصار آسمان
حال من، حال یتیمی است که هنگام دعا ...

حال من، حال یتیمی است که هنگام دعا ...

حال من، حال یتیمی است که هنگام دعا
به فراز "بِاَبِی اَنتَ وَ اُمّی" برسد!

#علی_عطری

ویدئوی زیر رو ببینید ...
شرم بر کسانی که این اشک ها رو پایمال هوی و هوس های خودشون میکنن

ادامه مطلب...
۱۶ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۵۶ ۸ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
حصار آسمان
دوشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۶، ۱۰:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
گرفته بوی گل پیراهن من

گرفته بوی گل پیراهن من

دو دستم ساقه سبز دعایت
گل اشکم نثار خاک پایت

دلم در شاخه یاد تو پیچید
چو نیلوفر شکفتم در هوایت

به یادت داغ بر دل می نشانم
زدیده خون به دامن می فشانم

چو نی گر نالم از سوز جدایی
نیستان را به آتش می کشانم

به یادت ای چراغ روشن من
ز داغ دل بسوزد دامن من

ز بس در دل گل یادت شکوفاست
گرفته بوی گل پیراهن من

#قیصر_امین_پور

۰۸ آبان ۹۶ ، ۲۲:۰۰ ۳ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
حصار آسمان
دوشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۶، ۱۰:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
بدون عشق به دنبال یار میگردم

بدون عشق به دنبال یار میگردم

من آن پیمبر دردم که درد آگاهم
کسی برون نکشیدم هنوز در چاهم

ببین که رونق بازار قبل در من نیست
ببین چه گشته که حتی دگر زلیخا هم

بخند هر چه توانی به حال من اما
رسد زمانه ی سختی و آن زمان شاهم

نگو هنوز جوانم ، تو که نمیدانی
چه زجر ها که کشیدم به عمر کوتاهم

تویی که واسطه ی هر دعای من بودی
دعا بکن که نگیرد به دامنت آه َ م

براه راست نرفتم به وصل او برسم
خدا ببخش مرا که همیشه گمراهم

بدون عشق به دنبال یار میگردم
بدون هیچ مسیری همیشه در راهم

#سید_تقی_سیدی


  • میخواستم همه مطالب فرستاده نشده روی کانال رو در وبلاگ قرار بدم. اما این کار ممکن نیست. چون تعداد مطالب منتشر نشده خیلی زیاده. اما تعدادی رو میخواستم ارسال کنم. این کار ممکنه یک یا دو هفته طول بکشه. و شاید نتونم برای هیچکدام عکس نوشته ای طراحی کنم. اما پس از اون حجم ارسال مطالب رو پایین میارم و به 4 الی 5 پست در هفته می رسونم [شایدم کمتر] اون موقع میتونم برای هر کدوم عکس نوشته ای مناسب طراحی کنم. پیشاپیش تا اون موقع ما را تحمل بفرمایید ^-^ 
    در ضمن اگر خواستید عضو کانال ما بشید. این کانال یک سال قبل از ایجاد این وبلاگ وجود داشته و حجم مطالبش دو برابر مطالب اینجاست.
۰۱ آبان ۹۶ ، ۲۲:۰۰ ۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان
شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۶، ۰۵:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
روی این قفل نوشتند دعا می خواهد

روی این قفل نوشتند دعا می خواهد

روی این قفل نوشتند دعا می خواهد
من سپردم به خودش هر چه خدا می خواهد
 
رفتنت اول طوفان نفستنگی هاست
بنشین شهر دلش باز هوا می خواهد
 
کشتی نوح دلت قدر دلم جا دارد؟
در امان بودن من اذن تو را میخواهد
 
یوسف از من نگذر شهر مرا ترک نکن
شهر ما چند نفر کور و گدا می خواهد؟
 
رفته ام چون دل ایوب به راه دل دوست
تا ببینم که دلت باز چه ها می خواهد
 
از خداوند تو را خواسته ام با این حال
من سپردم به خودش هرچه خدا می خواهد
 
#امیر_سهرابی

۲۹ مهر ۹۶ ، ۱۷:۰۰ ۷ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
حصار آسمان