آخر هفته دلم تنگ تر از هر روز است
جمعه ها پای دلم لَنگ تر از هر روز است
ابر چشمم پُرِ از بغض و دلم بارانی است
سوز این حنجره خوش زنگ تر از هر روز است
آخر هفته دلم تنگ تر از هر روز است
جمعه ها پای دلم لَنگ تر از هر روز است
ابر چشمم پُرِ از بغض و دلم بارانی است
سوز این حنجره خوش زنگ تر از هر روز است
بی تو
با قافله ی
غصه و غمها چه کنم؟؟
تار
و پودم تو بگو
با دل تنها چه کنم؟؟
"شهریار"
نمیداند دل تنها، میان جمع هم تنهاست
مرا افکنده در تنگی که نام دیگرش دریاست
تو از کی عاشقی؟! این پرسش آیینه بود از من
خودش از گریه ام فهمید:
مدت هاست
مدت هاست...
"فاضل نظری"