حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۱۳۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رفتن» ثبت شده است

چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
بی تو ای کاش که من راهی فردا نشوم

بی تو ای کاش که من راهی فردا نشوم

کاش می شد نروی تا تک و تنها نشوم
بی تو دیوانه ترین عاشق شیدا نشوم

کاش می شد نروی یا که مرا هم ببری
تا که با چشم ترم این همه رسوا نشوم

ادامه مطلب...
۲۷ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۰۰ ۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان
چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
صبر کن تا کفش خود را پا کنم

صبر کن تا کفش خود را پا کنم

زندگی آهسته تر من خسته ام
کوله بار پاره ام را بسته ام


زخم پایم درد دارد٬ صبر کن
تا کسی مرهم گذارد٬ صبر کن

ادامه مطلب...
۲۷ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۰۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان
چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
علاج این دل بیمار می باید

علاج این دل بیمار می باید

دگر از درد تنهایی، به جانم یار می‌باید
دگر تلخ است کامم، شربت دیدار می‌باید

ز جام عشق او مستم، دگر پندم مده ناصح!
نصیحت گوش کردن را دل هشیار می‌باید

ادامه مطلب...
۲۷ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۰۰ ۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حصار آسمان
چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
این شهر از خیابان پر شدست

این شهر از خیابان پر شدست

شاهرگ های زمین از داغ باران پر شده است
آسمانا! کاسه ی صبر درختان پر شده است 

زندگی چون ساعت شماطه دار کهنه ای
از توقف ها و رفتن های یکسان پر شده است

ادامه مطلب...
۲۷ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۰۰ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حصار آسمان
چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
حسرت نا گفته ها

حسرت نا گفته ها

وقتی چمدانش را به قصد رفتن بست
نگفتم : عزیزم ، این کار را نکن
نگفتم : برگرد
و یک بار دیگر به من فرصت بده

ادامه مطلب...
۲۷ مرداد ۹۵ ، ۰۹:۰۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۱۵ ق.ظ حصار آسمان
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد

ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد

ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
در دام مانده باشد صیاد رفته باشد

آه از دمی که تنها، با داغ او چو لاله
در خون نشسته باشم چون باد رفته باشد

امشب صدای تیشه از بیستون نیامد
شاید به خواب شیرین، فرهاد رفته باشد

خونش به تیغ حسرت یا رب حلال بادا
صیدی که از کمندت آزاد رفته باشد

از آه دردناکی سازم خبر دلت را
وقتی که کوه صبرم بر باد رفته باشد

رحم است بر اسیری کز گرد دام زلفت؟
با صد امیدواری ناشاد رفته باشد

شادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی
گو مشت خاک ما هم، بر باد رفته باشد

پرشور از "حزین" است امروزکوه و صحرا
مجنون گذشته باشد فرهاد رفته باشد

"حزین لاهیجی"

۲۷ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۱۵ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۳۰ ب.ظ حصار آسمان
اندکی حرمت باقی بگذارید

اندکی حرمت باقی بگذارید

اگر حتى از زندگى یکدیگر رفتنى شدید،
اندکى "حرمت" بین خودتان به یادگار بگذارید...
همه اش را نبَرید!
شاید خاطره اى ،
عکسى،
آهنگى...
"دوستت دارم" ی!
درخواست حلالیت یا "مرا ببخش"ی!

جا گذاشته باشید و مجبور شوید برگردید!

"علی قاضی نظام"

۲۶ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۳۰ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حصار آسمان