حکایت من ، حکایت کسی بود
که عاشق دریا بود اما قایق نداشت
دلباخته سفر بود اما همسفر نداشت
حکایت کسی بود
که زجر کشید اما ضجه نزد
گریه کرد اما اشک نریخت
حکایت من، حکایت کسی بود
که پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه صداها را بشنود
حکایت من ، حکایت کسی بود
که عاشق دریا بود اما قایق نداشت
دلباخته سفر بود اما همسفر نداشت
حکایت کسی بود
که زجر کشید اما ضجه نزد
گریه کرد اما اشک نریخت
حکایت من، حکایت کسی بود
که پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه صداها را بشنود
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.