به لبخندی قناعت کن ، که خندیدن خطر دارد
تبسم های چون شبنم، به قلب گل اثر دارد
مرام عاشقی را با، سکوتت زنده کُن امشب
که گوش دل ز نجوای، سکوتِ تو خبر دارد
شبیه پچ پچ باران، میان گوش گندم زار
ببین هرخوشه ی عشقت، دوصدخوشه ثمر دارد
کمی آرامتر امشب، قدم بر دار در قلبم
به غیر از تو خیال تو، میان دل گذر دارد
نگاهی کُن به چشمانم، شده محوِ دو پلک تو
گمانم هر دو چشم من، به پلک تو نظر دارد
بیا مانند تاریکی، غروبی را مهیا کن
که در آرامشِ امشب، کمی میلِ سحر دارد
قدم می زد نگاه تو، میانِ دفترِ قلبم
از اینرو قلب پروانه، دگر شوق سفر دارد