۷۲۳ مطلب با موضوع «اشعار» ثبت شده است
يكشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۶، ۰۴:۵۹ ب.ظ
حصار آسمان
عشق را بی معرفت معنا مکن
زر نداری، مشت خود را وا مکن
گر نداری دانش ترکیب رنگ
بین گلها زشت یا زیبا مکن
خوب دیدن، شرط انسان بودن است
عیب را در این و آن پیدا مکن
دل شود روشن زشمع اعتراف
با کس ار بد کرده ای، حاشا مکن!
اینکه از لرزیدن دل آگهی
هیچ کس را هیچ جا رسوا مکن
زر بدست طفل دادن ابلهیست
اشک را نذر غم دنیا مکن
پیرو خورشید یا آئینه باش
هرچه عریان دیده ای، افشا مکن
ای بس آبادی که بوم یوم شد
بر سر یک مشت گل، دعوا مکن
چون خدا بر تو خدائی میکند
اضطراب از روزی فردا مکن
متحد گردید و طوفان شد نسیم
دوستی با بی سر و بی پا مکن
پشت بر محراب دل کردن خطاست
قامتت را جای دیگر تا مکن
چون بشمعی میرسی، پروانه باش
وز نگاه این آن پروا مکن
پیش بی رنگان که مست حیرتتند
گر دورنگی میکنی، با ما مکن
گر زآب برکه میترسی پریش
دعوی غواصی دریا مکن!
#بهرام_سیاره متخلص به #پریش_شهرضایی
۰۲ مهر ۹۶ ، ۱۶:۵۹
۱
۰
حصار آسمان
شنبه, ۱ مهر ۱۳۹۶، ۰۹:۳۵ ب.ظ
حصار آسمان
گوش کن
دورترین مرغ جهان می خواند
شب سلیس است، و یکدست، و باز
شمعدانی ها
و صدادارترین شاخه فصل، ماه را می شنوند
پلکان جلو ساختمان
در فانوس به دست
و در اسراف نسیم
گوش کن، جاده صدا می زند از دور قدم های ترا
چشم تو زینت تاریکی نیست!
پلک ها را بتکان
کفش به پا کن
و بیا!
و بیا تا جایی، که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد!
و زمان روی کلوخی بنشیند با تو
و مزامیر شب اندام ترا
مثل یک قطعه آواز به خود جذب کنند
پارسایی است در آنجا که ترا خواهد گفت :
"بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه عشق تر است"
#سهراب_سپهری
#شب_تنهایی_خوب
۰۱ مهر ۹۶ ، ۲۱:۳۵
۲
۰
حصار آسمان
شنبه, ۱ مهر ۱۳۹۶، ۰۷:۱۴ ق.ظ
حصار آسمان
به تنهایی گرفتارند، مشتی بی پناه اینجا
مسافرخانه ی رنج است یا تبعیدگاه اینجا؟
غرض رنجیدن ما بود از دنیا که حاصل شد
مکن عمر مرا ای عشق بیش از این تباه اینجا
برای چرخش این آسیاب کهنه دل سنگ
به خون خویش می غلطند صد ها بی گناه اینجا
نشان خانه خود را در این صحرای سردرگم
بپرس از کاروان هایی که گم کردند راه اینجا
اگر شادی سراغ از من بگیرد جای حیرت نیست
نشان می جوید از من تا نیاید اشتباه اینجا
تو زیبایی و زیبایی در اینجا کم گناهی نیست
هزاران سنگ خواهد خورد در مرداب ماه اینجا
#فاضل_نظری
۰۱ مهر ۹۶ ، ۰۷:۱۴
۴
۰
حصار آسمان
شنبه, ۱ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۳۰ ق.ظ
حصار آسمان
از هم بپاشانم به آسانی! مهم نیست
اینها برای هیچ طوفانی مهم نیست!
آغوش من مخروبه ای رو به سقوط است
دیگر برایم عمق ویرانی مهم نیست
با دردِ خنجر، دردِ خار از خاطرم رفت
بعد ازتو غم های فراوانی مهم نیست
یک مُرده درد ِ زخم را حس می کند؟ نه!
دیگر مرا هرچه برنجانی مهم نیست
دار و ندارم سوخت در این آتش اما
هرچه برایم دل بسوزانی، مهم نیست
هرکس که با ایمان به راهی رفته باشد
دیگر برایش هیچ تاوانی مهم نیست
حالا چه خواهد شد پس از این؟هرچه باشد!
این بار دیگر هیچ پایانی مهم نیست
#رویا_باقری
۰۱ مهر ۹۶ ، ۰۲:۳۰
۳
۰
حصار آسمان
شنبه, ۱ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۲۱ ق.ظ
حصار آسمان
کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی
نگاه دار دلی را که بردهای به نگاهی
مقیم کوی تو تشویش صبح و شام ندارد
که در بهشت نه سالی معین است و نه ماهی
چو در حضور تو ایمان و کفر راه ندارد
چه مسجدی چه کنشتی، چه طاعتی چه گناهی
مده به دست سپاه فراق ملک دلم را
به شکر آن که در اقلیم حسن بر همه شاهی
بدین صفت که ز هر سو کشیدهای صف مژگان
تو یک سوار توانی زدن به قلب سپاهی
چگونه بر سر آتش سپندوار نسوزم
که شوق خال تو دارد مرا به حال تباهی
به غیر سینهٔ صد چاک خویش در صف محشر
شهید عشق نخواهد نه شاهدی، نه گواهی
اگر صباح قیامت ببینی آن رخ و قامت
جمال حور نجویی، وصال سدره نخواهی
رواست گر همه عمرش به انتظار سرآید
کسی که جان به ارادت نداده بر سر راهی
تسلی دل خود میدهم به ملک محبت
گهی به دانهٔ اشکی، گهی به شعله آهی
فتاد تابش مهر مهی به جان فروغی
چنان که برق تجلی فتد به خرمن کاهی
#فروغی_بسطامی
۰۱ مهر ۹۶ ، ۰۲:۲۱
۱
۰
حصار آسمان
جمعه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۶، ۰۵:۴۸ ب.ظ
حصار آسمان
آمدم تا به نفسهای تو عادت بکنم
هر نفس گرم تر از قبل صدایت بکنم
آمدم آیه شوی واژه به واژه تا من
از همه غیر تو اعلام برائت بکنم
بی تو دلگیر ترین ثانیه ها سهم من است
حقم این نیست که با گریه رقابت بکنم
کارم این است که سرگرم خیالت شَوَم و
به هر آن کس که تو را دید حسادت بکنم
" بی تو من شعر ندارم بنویسم " ٬ باید
همه ی ثانیه ها ذکر مصیبت بکنم
منتظر باشم و یک هفته به پایان برسد
گله از تلخی و بی رحمی ساعت بکنم
جمعه یعنی دلم از غصه بگیرد اما
به همین بودنت از دور....قناعت بکنم
#پویا_جمشیدی
۳۱ شهریور ۹۶ ، ۱۷:۴۸
۲
۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۱۰ ب.ظ
حصار آسمان
کاش میدانستی
که پرندگان عشق، هرگز دوباره پر نمی گشایند
دوست من
عشق مسافری است
که تنها یک بار به سراغمان می آید و
یکباره می رود
#نزار_قبانی
۳۰ شهریور ۹۶ ، ۲۳:۱۰
۵
۰
حصار آسمان