حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۷۱۷ مطلب با موضوع «اشعار» ثبت شده است

يكشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۵۲ ق.ظ حصار آسمان
چاره معشوق اگر عاشق از او دل کند چیست؟

چاره معشوق اگر عاشق از او دل کند چیست؟

معنی بخشیدن یک دل به یک لبخند چیست؟
من پشیمانم بگو تاوان آن سوگند چیست؟

گاه اگر از دوست پیغامی نیاید بهتر است
داستان‌هایی که مردم از تو می‌گویند چیست؟

ادامه مطلب...
۱۷ مرداد ۹۵ ، ۰۷:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۴۸ ق.ظ حصار آسمان
چون رود بگذر از سر همه سنگریزه ها

چون رود بگذر از سر همه سنگریزه ها

با اینکه خلق بر سر دل می‌نهند پا
شرمندگی نمی‌کشد این فرش نخ‌نما

بهلول‌وار فارغ از اندوه روزگار
خندیده‌ایم! ما به جهان یا جهان به ما

ادامه مطلب...
۱۷ مرداد ۹۵ ، ۰۷:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۳۶ ق.ظ حصار آسمان
به آغوش تو برمیگردم

به آغوش تو برمیگردم

نسبت عشق به من نسبت جان است به تن
تو بگو من به تو مشتاق ترم یا تو به من؟

زنده ام بی تو همین قدر که دارم نفسی
از جدایی نتوان گفت به جز آه سخن

بعد از این در دل من، شوق رهایی هم نیست
این هم از عاقبت از قفس آزاد شدن

وای بر من که در این بازی بی سود و زیان
پیش پیمان شکنی چون تو شدم عهد شکن

باز با گریه به آغوش تو بر می گردم
چون غریبی که خودش را برساند به وطن

تو اگر یوسف خود را نشناسی عجب است
ای که بینا شده چشم تو ز یک پیراهن


"فاضل نظری"

۱۷ مرداد ۹۵ ، ۰۷:۳۶ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان
شنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۵۶ ب.ظ حصار آسمان
بوی تو

بوی تو

از بــاد مـرا
بوی تو آمـد امـروز

شکــرانه ی آن
به بــاد دادم دل را...


"مولانــا"

۱۶ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۵۶ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان
شنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۰۲ ق.ظ حصار آسمان
گفتیم که بیداریم

گفتیم که بیداریم

از زمزمه دلتنگیم، از همهمه بیزاریم
نه طاقت خاموشی، نه تاب سخن داریم

آوار پریشانیست ، رو سوى چه بگریزیم؟
هنگامه حیرانیست، خود را به که بسپاریم؟

ادامه مطلب...
۱۶ مرداد ۹۵ ، ۰۹:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان
جمعه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۱۴ ق.ظ حصار آسمان
آن باغ جوانم کو؟

آن باغ جوانم کو؟

لبخند مرا بس بود آغوش لهم میکرد
آن بوسه مرا میکشت لب منهدمم میکرد


آن بوسه و آن آغوش قتاله و مقتل بود
در سیر مرا کشتن این پرده ی اول بود

ادامه مطلب...
۱۵ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان
جمعه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۲۴ ق.ظ حصار آسمان
در حافظه باغچه ها

در حافظه باغچه ها

انگار که از مشت قفس رستی و رفتی
یکباره به روی همه در بستی و رفتی

هر لحظه ‌ی همراهی ما خاطره ای بود
اما تو به یک خاطره پیوستی و رفتی

نفرین به وفاداری‌ات ای دوست که با من
پیمان سر پیمان شکنی بستی و رفتی

چون خاطره‌ ی غنچه ‌ی پرپر شده در باد
در حافظه‌ ی باغچه ها هستی و رفتی

جا ماندن تصویر تو در سینه‌ ی من! آه!
این آینه را آه که نشکستی و رفتی

"فاضل نظری"

۱۵ مرداد ۹۵ ، ۰۹:۲۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان