حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۷۱۷ مطلب با موضوع «اشعار» ثبت شده است

جمعه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
خاطراتت مال تو

خاطراتت مال تو

می روم از قصّه ات دیگر کنارت نیستم
هر چه می خواهی بگو فکر شعارت نیستم

گر چه اقیانوسی و من ماهی بی ادّعا
هر چه بودم عاشقت حالا دچارت نیستم

ادامه مطلب...
۲۲ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان
جمعه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
در خاطرم مانده

در خاطرم مانده

صدای پا که می رفتی از آن شب، خاطرم مانده
از آن شب جان من رفت و غمی که می برم مانده

خبر کوتاه بود از تو، نمی مانم، خیالی نیست
تو بد کردی ولی در من، خیالت محترم مانده

ادامه مطلب...
۲۲ مرداد ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حصار آسمان
جمعه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
مثل بیت آخر یک شاعر دیوانه

مثل بیت آخر یک شاعر دیوانه

بی تو بام خانه ای بودم که ویران می شدم
ازدحام ناله ای بودم که گریان می شدم

بی تو همچون کوچه ی "اختر" میان کوچه ها
یادگار کاوه ای بودم که زندان می شدم

ادامه مطلب...
۲۲ مرداد ۹۵ ، ۰۶:۰۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۳۰ ب.ظ حصار آسمان
تا کی طلب عشق کنم؟

تا کی طلب عشق کنم؟

تا کی طلب عشق کنم از دل سنگت ؟
سخت است دگر باور قلب و دل تنگت

دیریست که چشمم به سر را تو مانده
در دل به خدا غصهٔ جانکاه تو مانده

ادامه مطلب...
۲۱ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۳۰ ۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۳۰ ب.ظ حصار آسمان
تو را به دل مهمان کنم یا نه؟

تو را به دل مهمان کنم یا نه؟

نمی دانم تو را امشب بِدِل مهمان کنم یا نه؟
همه درد و غم ِخود را به تو عنوان کنم یا نه؟

تمام ِنامه هایی که به تو دادم نخواندی  را
من امشب از نگاه ِتو کنون پنهان کنم یا نه؟

ادامه مطلب...
۲۱ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۳۰ ب.ظ حصار آسمان
می‌شود بار دگر سوی من آیی؟

می‌شود بار دگر سوی من آیی؟

ز چه گویم، زکجا؟ قصه دراز است هنوز
من و احساس تو که، مساله ساز است هنوز

من هواخواه تو هستم تو کمی عاشق من
آه آن عشق که آن، روح نواز است هنوز

ادامه مطلب...
۲۱ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۳۰ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۳۰ ب.ظ حصار آسمان
ببین من زنده ام یا نه!

ببین من زنده ام یا نه!

بزن پلڪی به هم گاهی ببین من زندہ ام یا نه؟
شڪستی قاب چشمم را ببین جان ڪندہ ام یا نه؟

نشستہ روی این میز و عذابم را نمی بینی
تو را تا اوج این قصه خودم آوردہ ام یا نه؟

بہ این لبخند زیبای تو معصومانه می خندم
خبر داری تو از آہ پس از هر خندہ ام یا نه؟

قلم را دست می گیرم، خجالت می ڪشم از تو
تو می فهمی ڪه از عطر تنت آڪندہ ام یا نه؟

خودت را بردی و رفتی، من اما عاشقت ماندم
حسابم ڪن همین حالا ببین بازندہ ام یا نه؟

نگاهی ڪن به بالا و بگو در گوش من آیا
ڪسی می دید از بالا ڪه من هم بندہ ام یا نه؟


"حسین آهنے"

۲۱ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۳۰ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان