پرم از پیج و خم تا شب گیسو رفتن
در پریشانی از این سو به آن سو رفتن
با خیالی که به دریا برسم یا نرسم
غرق رویا شده با جرئت یک جو رفتن
پرم از پیج و خم تا شب گیسو رفتن
در پریشانی از این سو به آن سو رفتن
با خیالی که به دریا برسم یا نرسم
غرق رویا شده با جرئت یک جو رفتن
عاشقی دیدم که از معشوقه حسرت می خرید
تکه تکه قلب را می داد و مهلت می خرید
تا سحر بیدار بود و با زبانِ عاشقی
جرعه جرعه شعر می نوشاند و لکنت می خرید
باید برای عاشقی دیوانه باشی
آتش خطر دارد ولی پروانه باشی
یک باغ گل را هم اگر دیدی بدانی
باید فقط دور و بر یکدانه باشی