۲۹ مطلب با کلمهی کلیدی «ویران» ثبت شده است
دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۹:۰۰ ب.ظ
حصار آسمان
شمعی ندارد تا شبی پروانه باشد
باید برای گریه هایش شانه باشد
دنیا جهنم دره ی ماقبل مرگ است
وقتی نخواهد لحظه ای دیوانه باشد
حالش شبیه پنجم دیماه، وقتی
باور نمی کرد ارگ بم ویرانه باشد
با هر ترانه عاشقی می کرد، حالا
باید شبیه آدمی بیگانه باشد
یک خاطره از روزهای رفته فهماند
لیلی و مجنون بهتر است افسانه باشد
حتی خدا هم طاقت خواندن ندارد
شعری که اوجش هق هقی مردانه باشد
روزی خبر آمد جهان دیگری هست
تا دردهای این جهان بیعانه باشد
"پویا جمشیدی"
پنهان میان سه نقطه - انتشارات الف
۰۳ آبان ۹۵ ، ۲۱:۰۰
۳
۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ
حصار آسمان
عاشقان مستنـد و ما دیـوانه ایم
عارفان شمع اند و ما پروانـه ایـم
چون نداریم با خلایق الفتـی
خلق پنـدارنـد ما دیـــوانـه ایـم
۲۸ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۵۹
۵
۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۰۰ ق.ظ
حصار آسمان
دگرباره بشوریدم ، بدان سانم به جان تو
که راه خانه خود را ، نمی دانم به جان تو
من آن دیوانه ی بندم ، که دیوان را همیبندم
زبان عشق میدانم ، سلیمانم به جان تو
۲۸ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۰۰
۲
۰
حصار آسمان
دوشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۰۰ ب.ظ
حصار آسمان
صورتگر نقاشم، هر لحظه بتی سازم
وانگه همه بتها را در پیش تو بگدازم
صد نقش برانگیزم، با روح درآمیزم
چون نقش تو را بینم، در آتشش اندازم
۲۲ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۰۰
۴
۱
حصار آسمان
دوشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۵، ۰۷:۰۰ ب.ظ
حصار آسمان
منم سرگشته حیرانت ای دوست
کنم یکباره جان قربانت ای دوست
تنی نا ساز از شوق وصل کویت
دهم سر بر سر پیمانت ای دوست
دلی دارم در آتش خانه کرده
میان شعله ها کاشانه کرده
۱۵ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۰۰
۲
۰
حصار آسمان
شنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۵، ۰۷:۰۰ ب.ظ
حصار آسمان
ای آنـــکه مـــرا بــرده ای از یاد ، کجایی ؟
بیــگانه شدی ، دست مریـــزاد ، کجایی ؟
در دام تــوأم ، نیست مـــرا راه گـریــــزی
من عاشق ایــن دام و تو صیّاد ، کجایی ؟
۱۳ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۰۰
۴
۰
حصار آسمان
جمعه, ۵ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۰۰ ق.ظ
حصار آسمان
کم به دست آوردمت، افزون ولی انگاشتم
بیش از این ها از دعای خود توقع داشتم
بید مجنون کاشتم، فکر تو بودم، خشک شد
زرد می شد مطمئنا کاج اگر می کاشتم
۰۵ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۰۰
۱
۰
حصار آسمان