تمامِ این مدت می توانستم عاشقِ هر رهگذری که می آید بشوم و هیچ خیالی هم از تو در سرم نپرورانم من می توانستم دوست داشتن را نکِ زبانم بنشانم و با هر لبخندی دهان باز کنم و بگویم: راستی! من دوستت دارم من می توانستم دلم را تکه تکه کنم و هر تکه اش را جایی جای بگذارم! می بینی؟ من می توانستم نغمه ی عاشقم عاشقم را دور تا دورِ این دنیا رقصان زمزمه کنم اما تو لعنت به این تو! که هرکه هم که آمد به حرمتِ جایِ پایِ تو بر رویِ چشمانِ منتظرِ من سر خم کرد و به ادایِ احترام نماند! نه که نخواهد بماند نه! تو نگذاشتی بس که از این زبان وامانده در نمی آمد چند کلامِ دلبرانه! تمامِ این سال ها می توانستم نمانم اما ماندم... نه تنها پایِ تو من ماندم تا اگر هم نیامدی دنیا ببیند این حوالی می شود هر روز و هر ثانیه دل را حراجِ هر شیرین زبانی نکرد
#عادل_دانتیسم
تمام نوشته ها و تصاویر با کیفیت اصلی توی صفحه اینستاگرام و کانال تلگرام ما موجوده. اگر کسی خواست، ما رو دنبال کنه.
سلام! حال همهی ما خوب است ملالی نیست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خیالی دور، که مردم به آن شادمانیِ بیسبب میگویند با این همه عمری اگر باقی بود طوری از کنارِ زندگی میگذرم که نه زانویِ آهویِ بیجفت بلرزد و نه این دلِ ناماندگارِ بیدرمان!
تا یادم نرفته است بنویسم حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بود میدانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازهی باز نیامدن است اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی ببین انعکاس تبسم رویا شبیه شمایل شقایق نیست! راستی خبرت بدهم خواب دیدهام خانهای خریدهام بیپرده، بیپنجره، بیدر، بیدیوار ... هی بخند! بیپرده بگویمت چیزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شد فردا را به فال نیک خواهم گرفت دارد همین لحظه یک فوج کبوتر سپید از فرازِ کوچهی ما میگذرد باد بوی نامهای کسان من میدهد یادت میآید رفته بودی خبر از آرامش آسمان بیاوری!؟ نه ریرا جان نامهام باید کوتاه باشد ساده باشد بی حرفی از ابهام و آینه، از نو برایت مینویسم حال همهی ما خوب است اما تو باور نکن!
#سید_علی_صالحی از مجموعه دیر آمدی ری را (نامه ها)
فیلم زیر دکلمه همین شعر، با صدای خسرو شکیبایی هست. امیدوارم لذت ببرید