تقویم ، شرمسار هزاران نیامدن
یک بار آمدن وَ پس از آن نیامدن
این قصه مال توست بیا مهربانترین!
کاری بکن، چقدر به میدان نیامدن؟
تقویم ، شرمسار هزاران نیامدن
یک بار آمدن وَ پس از آن نیامدن
این قصه مال توست بیا مهربانترین!
کاری بکن، چقدر به میدان نیامدن؟
به وقتی می اندیشم که دوستم داشتی
به زمانی که رفت
و درد به جای خالی اش نشست
پوستی دیگر بر این استخوان ها پوشیده خواهد شد
کر و کور عشقیم؛ تو کر، من ز تو کرتر
تو خاک به سر هستی و من خاک به سرتر
گویند که عشاق جهان عقل ندارند
یعنی تو خری، من به مراتب ز تو خرتر!
"علیرضا فیاض"
برای من تاسف نخورید
چون لیاقت زندگی کردن را دارم و راضی ام
ناراحت آدم هایی باشید که به خودشان می پیچند و
از همه چیز شاکی اند
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
من برای دوست داشتنت
مدت هاست آماده ام
اما
امان از تو
امان از زن ها
که همیشه
دیر حاضر می شوند
"شهریار بهروز"
میخواهم وقتی که میروی
ای دخترک سفیدِ برفی
مرا هم با خود ببری