حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عمر» ثبت شده است

يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
بگذار قیامت بکنم چند دقیقه

بگذار قیامت بکنم چند دقیقه

بگذار قیامت بکنم چند دقیقه
با بغض نگاهت بکنم چند دقیقه
 
یک عمر به پای تو نشستم گله ای نیست
بگذار شکایت بکنم چند دقیقه
ادامه مطلب...
۳۱ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۰۰ ۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج

حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج

با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج
حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج

ای موی پریشان تو دریای خروشان
بگذار مرا غرق کند این شب مواج

ادامه مطلب...
۳۱ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۰۰ ۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حصار آسمان
جمعه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
ای بغض فرو خورده مرا مرد نگه دار

ای بغض فرو خورده مرا مرد نگه دار

بگذار اگر اینبار سر از خاک برآرم
بر شانه ‌ی تنهایی خود سر بگذارم

از حاصل عمر به ‌هدر رفته ‌ام ای ‌دوست
ناراضی‌ ام، امّا گله‌ ای از تو ندارم

ادامه مطلب...
۲۹ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۰۰ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان
جمعه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل می باختی

بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل می باختی

با لب سُرخٓت مرا یاد خدا انداختی
روزگارت خوش که از میخانه, مسجد ساختی

 

روی ماه خویش را در برکه میدیدی ولی
سهم ماهی های عاشق را چه خوش پرداختی

 

ما برای باتو بودن عمر خود را باختیم
بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل می باختی

 

من به خاک افتادم اما این جوانمردی نبود
می توانستی نتازی بر من, اما تاختی

 

ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست
عشق را شاید, ولی هرگز مرا نشناختی
 
#فاضل_نظری

۲۹ مرداد ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
تب و تاب غم عشقت دل دریا طلبد

تب و تاب غم عشقت دل دریا طلبد

حاصلی از هنر عشق تو جز حرمان نیست
آه ازین درد که جز مرگ من اش درمان نیست

این همه رنج کشیدیم و نمی دانستیم
که بلاهای وصال تو کم از هجران نیست

ادامه مطلب...
۲۸ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۰۰ ۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
عشق رازیست که تنها به خدا باید گفت

عشق رازیست که تنها به خدا باید گفت

عقل بیهوده سر طرح معما دارد

بازی عشق مگر شاید و اما دارد؟

 

با نسیم سحری دشت پر از لاله شکفت

سر سربسته چرا اینهمه رسوا دارد؟

ادامه مطلب...
۲۸ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۰۰ ۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
سنگ را با چه زبانی به سخن وادارم؟

سنگ را با چه زبانی به سخن وادارم؟

مــن کــــــه در تنـــگ بــــرای تــو تـمـــاشــادارم
بــــا چـــــه رویـــــی بنــــویـســم غــم دریا دارم؟

دل پر از شوق رهایی سـت، ولی ممکن نیست
بـــــــه زبــــــان آورم ان را کـــــــــه تــمــنـــا دارم

ادامه مطلب...
۲۸ مرداد ۹۵ ، ۰۶:۰۰ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان