حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۲۶ مطلب با موضوع «روانشناسی» ثبت شده است

دوشنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۴۵ ب.ظ حصار آسمان
به این سادگی ها نیست!

به این سادگی ها نیست!

گاهی لازمه یه عمر بگذره تا قلق زندگی کردن دستت بیاد، بعد بیای از اول شروع کنی و زندگی رو با علم به دست اومده ات زندگی کنی! اما این یه عیب بزرگ داره، اونم اینه که ما فقط یه بار زنده ایم!
چقدر از حرفا رو نگفتیم، چون احساس میکردیم گفتنش سخته، ناممکنه، پر از احتمالات مختلفه! چه کارهایی که باید انجام میدادیم اما ندادیم چون احساس میکردیم شکست میخوریم، نمی رسیم، نمی تونیم!
من دارم کم کم از ترسام عبور میکنم. حرفایی رو زدم که می ترسیدم از گفتنشون. میترسیدم قضاوت بشم، شکست بخورم، بهم بخندن، دستم بندازن، یا شاید عیبه، زشته! اما.... بعد از گفتنشون، انگار یه کوه رو از روی دوشم برداشتن! راحت شدم. انگار یه بغض گلوگیری رو بعد از سالها قورت داده باشم و تماااااام...
چی شد؟ دارم زدن، تیربارانم کردن، کشتنم؟ نه... هیچکدوم از چیزایی که فکر میکردم اتفاق بیفته، اتفاق نیفتاد! برعکس دریچه های جدیدی از زندگی به روم باز شد. احساس کردم بزرگ تر شدم، قوی تر شدم... بعدش با خودم گفتم: فقط همین؟! یعنی این همه اون چیزی بود که ازش میترسیدم؟!
باور نمیکنی، زندگی ساده تر از اون چیزیه که فکر میکنی. اینقدر برای خودت با احتمالات نیومده، سختش نکن!

ادامه مطلب...
۲۲ خرداد ۰۲ ، ۲۲:۴۵ ۳ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
حصار آسمان
شنبه, ۶ آبان ۱۳۹۶، ۰۸:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
تو نه از بقیه جلوتری و نه عقب تر!

تو نه از بقیه جلوتری و نه عقب تر!

🌸یکی توی 25 سالگی ازدواج میکنه
و اولین بچشو ده سال بعد به دنیا میاره

🌸اون یکی 29 سالگی ازدواج میکنه
و یه سال بعد اولین بچشو به دنیا میاره

🌸یکی 25 سالگی فارغ التحصیل میشه
ولی پنج سال بعدش کار پیدا میکنه

🌸اون یکی 29 سالگی مدرکشو میگیره
و بلافاصله کار مورد علاقشو به دست میاره

🌸یکی 30 سالگی رئیس شرکت میشه
و تو سن 40 سالگی فوت میکنه

🌸اون یکی تو سن 45 سالگی رئیس شرکت میشه
و تا 90 سالگی عمر میکنه

💠 تو نه از بقیه جلوتری و نه عقب تر!
تو داری توی زمان خودت زندگی میکنی!
همون زمانی که خدا برات در نظر داره
پس آروم باش
و از زندگی لذت ببر
و اینقدر خودتو با دیگری مقایسه نکن!

۰۶ آبان ۹۶ ، ۰۸:۰۰ ۱۰ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰
حصار آسمان
سه شنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
عالم برزخ که می گویند همین حال من است

عالم برزخ که می گویند همین حال من است

عالم برزخ که می گویند همین حال من است
من تو را پس می زنم اما دلم می خواهدت
#ساراشکوهی
 
من می روم، "تو" باز می آیی، مسیر ِما
با هم موازی است؛ ولیڪن مماس نه
پیچیده روزگار ِ "تو"، از دور واضح است
از عشق خسته می شوے اما خلاص نه
#کاظم_بهمنی
 
هر زمانی ڪه بخواهم به "تو" دل میبندم
مگر این قصه به جز من به ڪسی مربوط است؟!
#سیدمصطفی_ساداتی
 
عشق را پس زدی ای دوست ولی پیش خدا
هر که از عشق مبرا بشود، متهم است!
#سید_تقی_سیدی

۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۱:۰۰ ۲۴ نظر موافقین ۱۲ مخالفین ۰
حصار آسمان
جمعه, ۲۳ تیر ۱۳۹۶، ۰۹:۳۹ ب.ظ حصار آسمان
درد و دل کردن، مثل جار زدن نقطه ضعفه

درد و دل کردن، مثل جار زدن نقطه ضعفه

توی زندگی، آدما با خیلیا حرف می‌زنن، اما با همشون درد و دل نمی‌کن.
درد و دل کردن، مثل جار زدن نقطه ضعفه. عین این می‌مونه که خودت رو در برابر یکی دیگه خلع سلاح کنی. حالا دیگه آدم بی‌دفاع با یه تلنگر زمین می‌خوره.
واقعیت اینه که همه‌ی حرفا رو نباید گفت، همه‌ی اشکا رو نباید ریخت، اما کسی که تا پای درد و دل کردن می‌ره، یعنی دیگه چیزی واسه‌ی از دست دادن نداره.
 
سخته یه روز، مو به موی خودت رو واسه یه نفر وا کنی، بعد همون یه نفر، کنار بشینه و آب شدنت رو تماشا کنه.

 

#پویا_جمشیدی
#دلتنگی‌های_احمقانه

  • پی نوشت 1: 

    در این دوزخ به جز تردید راهی تا حقیقت نیست
    مرا در آتش تردیدهایم شعله ور گردان
    #فاضل_نظری

  • پی نوشت 2: 
    از انتظار خسته ام
    یا زودتر بیا
    یا به کلیساییان بگو
    ناقوس بزنند که دروغی بیش نبوده ای و
    نجات دهنده در گور خفته است ...
    #رضا_کاظمی

۲۳ تیر ۹۶ ، ۲۱:۳۹ ۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان
چهارشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۶، ۰۱:۳۵ ب.ظ حصار آسمان
عظمت خود را دریابید

عظمت خود را دریابید

 وقتی در سال 1976 کرسی تدریس دانشگاه را رها کردم و از تمام امتیازات و مزایای آن گذشتم و به کار فعلی ام پرداختم، تقریبا تمام دوستان و آشنایان مرا دیوانه خواندند. اما من به حرف هیچ یک از آنان گوش ندادم و فقط به ندای باطنم توجه کردم و وارد کاری شدم که به آن عشق می ورزیدم. در نتیجه در همان سال اول، درآمدم از مجموع درآمد سی و پنج سال گذشته ام بیشتر شد.علت این موفقیت شانس و اقبال نبود، فرصت های تازه ای هم به دست نیاورده بودم، بلکه دریافته بودم که اگر انسان با اطمینان در جهت تحقق آرزوها و رویاهایش گام بردارد، موفقیت به اشکال مختلف او را دنبال خواهد کرد و امکانات لازم را فراهم خواهد آورد. هدفتان را با مشورت ندای باطن تعیین کنید و بگذارید تا تصویر آن بر پهنه ضمیر باطنتان نقش بندد. آنگاه شاهد خواهید بود که ناخوداگاه در جهت آرزوهایتان کشیده می شوید. در این حال یک تصویر ذهنی، مانند تجربهای که حاصل یک کار انجام شده است، در مغز ذخیره می شود و در نتیجه شما فقط به فرصت می نگرید و با تلاش میتوانید آن را به منصه عمل در آورید. به علاوه دیگر چشم به راه دسترسی به اهداف خود نیستید زیرا هدف همان اعمالی است که انجام می دهید.

 

#عظمت_خود_را_دریابید
#دکتر_وین_دایر 

۰۷ تیر ۹۶ ، ۱۳:۳۵ ۵ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
حصار آسمان
چهارشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
برای اینکه کسی را ببخشید، باید این مراحل را طی کنید

برای اینکه کسی را ببخشید، باید این مراحل را طی کنید

همیشه گفته اند ببخش تا بخشیده شوی. بخشش از بزرگان است. 
اما هنوز کسی نگفته که چگونه؟ چطور میشود کسی را بخشید که جانی را گرفته یا حقی را پایمال کرده؟ کار ساده ایست؟

مردم معناهای متفاوتی برای بخشش در ذهن دارند. در گام اول باید ایرادات ذهنی شما را برطرف کرده و بگوییم بخشش مساوی نیست با:

  1. تسلیم شدن
  2. تن دادن
  3. قبول شکست
  4. فراموش کردن
  5. مبرا دانستن اشخاص از گناه
  6. اغماض کردن
  7. اجازه دادن به اشخاص خطاکار که پس از انجام کارشان، بدون مجازات پی کارشان بروند
  8. آمرزش گناه
  9. مبرا دانستن اشخاص از مسئولیتی که داشته اند
  10. از خود گذشتگی
  11. تحمل کردن اشخاصی که سبب رنجش ما شده اند
  12. تبسم کردن و مهربان به نظر رسیدن
  13. بلعیدن احساسات واقعی
  14. ایفای نقش شهید
  15. تظاهر بر وفق مراد
  16. اعلام نشاط و شادی
  17. نادیده گرفتن درد
  18.  و ...

خب. مطمئنا تا همینجا تعجب کردین! چون احتمالا از لیست بالا، چندین گزینه رو برای معنای بخشش توی ذهنتون داشتین. اما هیچکدومش درست نیست. بخشش یه فرایند یه ساعته و یه ثانیه ای و یه هفته ای و یه ماهه و ... نیست. ممکنه یه دقیق طول بکشه، ممکنه صد سال!
 

وقتی کسی به شما ظلمی میکنه و باعث رنجش شما میشه؛ چیکار کردین که درد خودتونو کرخت کردین و خلا به وجود اومده زندگیتون رو جبران کردین؟ برای جلوگیری از وقوع دوباره اون اتفاقات چیکار کردین؟
دو راه پیش روتون دارید. یا اینکه ببخشید یا وارد "خیابانهای بن بست" بشید! به گفته دکتر سیدنی بی سیمون، این خیابانهای بن بست شامل موارد زیر میشن و اگه دقت کنین، خیلی از ماها واردشون شدیم:

  • انزوا طلبی
  • خودکشی
  • کمال طلبی
  • فعالیتهای عصبی گونه
  • وابستگی به یک رابطه
  • ریسک نکردن
  • ورزش نکردن
  • سیگار کشیدن
  • احساس حقارت
  • احساس تنهایی
  • پرخوری
  • کم خوری!
  • خودخوری
  • منفی بینی
  • تنبیه خود با شاد نبودن و نخندیدن
  • دوری از دیگران و بی اعتمادی
  • و ...

بازم اگه دقت کنین، خیلی از ماها وارد این راه ها شدیم! مثلا وقتی یکی بهمون خیانت میکنه، دیگه نسبت به همه بی اعتمادیم! یا از همه دوری میکنیم. یا حتی دیگه مسافرت و تفریح نمیریم! ممکنه تا آخر عمر دیگه راحتی و آسایش رو نچشیم. ممکنه دیگه نتونیم مثل قبل عاشق بشیم. ممکنه حتی به فکر خودکشی بیفتیم و ... در مورد کمال طلبی باید بگم، مثل اشخاصی که قبلا در مورد کاری اهمال کردن و شکست خوردن و حالا برای شکست نخوردن، دیگه بیش از اندازه دقت میکنن. به حدی که دیگران رو از خودشون طرد میکنن. چون به کسی اعتماد ندارن و میخواد کار رو فقط خودشون انجام بدن! ( در کتاب نویسنده، در مورد هر کدومشون، مثال های واقعی زیادی آورده شده که اگر مطالعه بکنین، فهم مطالب آسون تر میشه و احتمالا به دلیل خیلی از رفتار های خودتون پی ببرین و بیفتین به فکر ریشه یابی و حل مشکل).
اگر میخواین این زندگی رو ببوسید و بزارید کنار، نمیگم بیاین ببخشین! میگم وارد خیابانهای بن بست نشین! بخشیدن یه امر لفظی نیست که به این سادگی تحقق پیدا کنه. به گفته دکتر سیدنی بی سیمون، فرایند بخشیدن 6 مرحله داره و اصلا به طور ارادی قابل انجام نیست! باید به خودتون فرصت بدین. ممکنه هر کدوم از مراحلش یک دقیقه و یا حتی سالها طول بکشه! باید به قلبتون فرصت بدین. نمیشه با اجبار قلب و مغزتون، این فرایند رو تسریع کنین! حتی ممکنه به جای پیشروی به عقب برگردین!

مراحل رو یکی یکی توضیح میدم :

1. انکار:

در این مرحله شخصی که مورد ظلم واقع شده، اصلا متوجه ظلمی که در حقش شده نیست! مثل بچه ای که در دوران بچگی مورد تنبیه بی مورد معلم واقع شده و الان اصلا اون رو یادش نیست و دلیلی برای بخشیدن حس نمیکنه! چون اصلی احساس میکنه کار بدی صورت نگرفته! درسته اینطور احساس میکنه، اما اون تنبیه، به صورت رفتار پرخاشگرانه و هزار صورت دیگه، توی زندگیش بروز پیدا کرده. باعث شده بچه های خودشو هم تنبیه کنه! (به صورت عقده در اومده باشه). این اشخاص باید اول درک کنن حقشون این نبوده! بعد بفهمن که چه ظلمی در حقشون انجام گرفته. و بعد در مسیر بخشش قرار بگیرن تا زندگیشون رو نجات بدن. چون یه زندگی سالم حق همه ست.

2. سرزنش خویشتن:

در این مرحله، شخص وقتی پذیرفت ظلمی در حقش شده، به سرزنش خودش میپردازه. تمام دخترانی که در کشورهای توسعه یافته در سنین کودکی مورد تجاوز دیگران و یا حتی محارم واقع شدن، این حس رو نسبت به خودشون دارن که: " حتما من طوری رفتار کردم که باعث این اتفاق شد". نمیشه این مراحل رو به زور گذروند. باید اجازه داد احساسات و عقل کار خودشونو بکنن. شخص پس از اینکه خودشو به اندازه کافی سرزنش کرد، وارد مرحله بالاتری از نظر احساسی و عقلی میرسه.

3. قربانی:

در این مرحله، شخص پس از اینکه سرزنش هاش تموم شد، به ارزش واقعی وجودی خودش پی میبره. و به جای اینکه خودشو سرزنش کنه، کسی که در حقش ظلم کرده رو سرزنش میکنه. چون اون شخص دریافته که این حقش نبوده و پس از مدتها فهمیده که تقصیر خودش هم نبوده! اون ارزش خودشو فهمیده و الان میدونه که طرف مقابل مرتکب ظلم بزرگی در حقش شده. در این مرحله که یکی از سخت ترین مراحل بخششه، فرد گاه و بیگاه به گریه میفته و برای اتفاقی که برای افتاده، و برای خودش اشک میریزه و احساس دلشکستگی عمیقا اونو رنج میده و میشه گفت یه جورایی برای خودش عزاداری میکنه!

4.خشم:

بعد از اینکه اشکاشو ریخت و احساساتش رو بروز داد، حالا وقت عصبانی شدن از کسیه که بهش ظلم کرده. مرحله خشم میتونه کل شخصیت فرد رو تغییر بده و مرحله بسیار حساسیه. باید با صبر و توکل این مرحله رو پشت سر گذاشت. ممکنه شخص مظلوم، بخواد انتقام بگیره. و این انتقام به خودش ضرر میزنه. مثل کسایی که شکست عشقی میخورن و در این مرحله برای تلافی، یکی دیگه رو وارد زندگیشون میکنن! یعنی یجورایی میخوان حال ظالم رو بگیرن! اما فقط خودشون ضرر میکنن!

5. بازمانده:

در این مرحله شخص عصبانیت هاش رو رد کرده و به این نتیجه رسیده که عصبانیت و انتقام چیزی رو حل نمیکنه. میپذیره که هر کسی ممکنه اشتباه کنه و خودش هم نیازمند بخششه. هر مرحله از فرایند بخشش میتونه به مراحل قبل برگرده و یا آثاری از مراحل قبلی رو در خودش داشته باشه. در این مرحله شخص به خودش افتخار میکنه که مسیر پر فراز و نشیب سرزنش و قربانی و خشم رو پشت سرگذاشته و باز هم تونسته روی پای خودش بایسته و به زندگی برگرده. همونطور که از اسمش پیداست، رسیدن به این مرحله خیلی سخته. به همین دلیل اسمش رو بازمانده گذاشتن. چون اکثر مردم توی همون مراحل 3 و 4 میمونن! رسیدن به این مرحله ممکنه چندین سال طول بکشه!

6. هماهنگی:

در مراحل بخشش، هر چقدر رو به جلو میریم، مراحل ما اجتماعی از تمام احساسات و عواطف مراحل قبل رو در خودشون دارن. به همین دلیل اسم مرحله آخر رو هماهنگی گذاشتن. یعنی ایجاد هماهنگی بین تمامی احساسات آدمی. در این مرحله شخص پذیرفته که چه ظلمی در حقش صورت گرفته، میدونه که تقصیر خودش نبوده یا لااقل در اون زمان، بیشتر از این از دستش برنیومده. میدونه اشتباهی صورت گرفته و ممکنه خودش هم مرتب این اشتباه بشه. میدونه حق واقعیش چی بوده و باید چی به دست میاورده. خشم به وجود اومده رو به نیرویی سازنده در جهت پیش بردن زندگی به کار میگیره و اعتماد به نفس به وجود اومده در مرحله بازمانده، تبدیل به محرک برای رسیدن به ایده آل زندگیش میشه. 

شخصی که این مراحل رو پشت سر گذاشته، نسبت به کسی بی اعتماد نیست. میتونه باز هم عاشق بشه و به همون شدت. حق و حقوق خودش رو میشناسه و همه جا با اعتماد به نفسی که به دست آورده، از حق مسلم خودش دفاع میکنه. چون عقلش بیشتر شده و این مراحل رو طی کرده، نسبت به کسانی که بهش بی احترامی یا بی توجهی میکنن، بی تفاوته و براش اهمیتی نداره. این شخص یه شخص سالمه که نسبت به همون آدمی که قبل از مورد ظلم واقع شدن بوده، فردی دانا، صبور، پر تلاش، کم توقع، مهربان، بخشنده، یاری رسان و توانمند و دارای قلبی سرشار از عشق خواهد بود. میشه گفت این شکست و این ظلم، به نفعش تموم شده!

پس همونطور که دیدین، بخشیدن یه امر لفظی نیست. صبر میخواد و صبر و صبر. اما پس از بخشش، انسانی هستین کامل تر و توانمندتر ...

  

مطالب برگرفته از کتاب "بخشودن" اثر دکتر"سیدنی بی سیمون" به قلم "حصار آسمان"

۲۷ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۰۰ ۷ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان
چهارشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۵، ۰۶:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
باید تو رابطه ت سیاست داشتنو یاد بگیری!

باید تو رابطه ت سیاست داشتنو یاد بگیری!

فک کنم روزی که عاشق شدی یه نفر نشسته رو به روت و بهت گفته ببین، باید تو رابطه ت سیاست داشتنو یاد بگیری!
بعد تو پرسیدی یعنی چی و اون گفته که باید حواست باشه چکار می کنی! زیادی خوب بودن و خیلی عاشق پیشه بودن به نفعت نیس!
هرروز نری هرچی پول داری بدی گل و کادو بخری بعد دو روز طرف فک کنه وظیفته ها!
تو مناسبتای خیلی خاص گل و کادو بخر!
هرچی بهت گف گوش نکنیا طرف فک می کنه تو هیچی نیستی و خودش خیلی کارش درسته بعد دیگه کم کم آدم حسابت نمیکنه!
ببین اگه بهت گف فلان لباس بهت میاد هی هر روز اونو نپوشی که دلبری کنیا!
قشنگ بزار دلش حسابی تنگ شده برا لباسه خودش بگه بپوشی
بعد بپوش ببین چجوری ذوق می کنه!
همش نری هر دیقه دور و برش باشی .
همیشه دور از دسترس باش بزار تشنه ی بودنت بشه طرف!
من مطمئنم همان روزهای اول یک نفر آمده گفته ببین عشق و عاشقی را ول کن رابطه سیاست می خواهد!!!!
باید تمام حق و حقوق مسلم یک آدم را ازش بگیری که وقتی ذره ذره بهش پس می دهی خوشحال شود و فکر کند تو داری بهش لطف می کنی!

"مانگ میرزایی"

۲۷ بهمن ۹۵ ، ۱۸:۰۰ ۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان