من دم در ایستاده بودم نه در را می‌زدم و نه می‌‌رفتم. گفت خوب کاری کردی. راه همین است. هر وقت دیدی تاخیر افتاد پشت در بایست. مبادا در را بزنی. در را نزنید و دور هم نروید. مبادا ول کنی بروی و بگویی چیزی نمی‌دهند. با هنر و فهمت تا پشت در برو. در را محکم نزنی. یا اصلاً در را نزن. صاحبخانه خودش می‌داند. آنجا بنشین.
ببین که کمی پشت در ایستادن خوب است. به اشاره ملتفت شو. از یکسال، پنج سال پشت در ایستادن نترس. پشت در، بهترین جاست.
بی‌ادب نباشید. علم و فهم را به زور نمی‌شود از جایی گرفت. در دستگاه خوبان و مافوق ما همه چیز با تسلیم به دست می‌آید.
اگر در پایان ماندیم خدا کمک می‌کند. شاید یک وقت خداوند دید در کارتان صدق دارید و پشت در هم نایستادید. همین که می‌رسید، در باز است. برای بعضی‌ها گفت ما از اول در نداشتیم. خودتان با سوء ظنتان در درست کردید. در دستگاه‌ها و دستگاه اولیاء و انبیاء ما، اصلاً هیچ جا در نگذاشتیم.

کتاب طوبی محبت؛ جلد3 – ص 70
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی

پا نوشت: از متن اصلی نت برداری شده. متن اصلی اضافات دیگه ای هم داره.

پی نوشت 1: حلول ماه مبارک رمضان بر همه مبارک.
پی نوشت 2: خیلی امیددارم که امسال سال آخر غیبت باشه.